- بژکول
- مرد قوی هیکل و جلد، رنجکش، حریص در کارها
معنی بژکول - جستجوی لغت در جدول جو
- بژکول
- بشکول، چابک، چالاک، کاری، زحمت کش، حریص
- بژکول ((بَ یا بِ))
- مرد جلد و چابک و مجرب در کارها، بشکول، وشکول
- بژکول ((بَ کُ))
- مرد قوی هیکل و جلد، رنجکش، حریص در کارها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چست و جلد و چابک، هشیار، قوی هیکل، حریص در کارها
چابک، چالاک، کاری، زحمت کش، حریص، برای مثال هرچه یابی وز آن فرومولی / نشمرند از تو به بشکولی (عنصری - ۳۷۰)
استخوان شتالنگ کعب وژول بجول بجل
بجول، استخوانی که در مچ پایین دو غوزک قرار دارد، استخوان بندگاه پا و ساق، شتالنگ، کعب