جدول جو
جدول جو

معنی بژکول - جستجوی لغت در جدول جو

بژکول
مرد قوی هیکل و جلد، رنجکش، حریص در کارها
تصویری از بژکول
تصویر بژکول
فرهنگ لغت هوشیار
بژکول
بشکول، چابک، چالاک، کاری، زحمت کش، حریص
تصویری از بژکول
تصویر بژکول
فرهنگ فارسی عمید
بژکول
((بَ یا بِ))
مرد جلد و چابک و مجرب در کارها، بشکول، وشکول
تصویری از بژکول
تصویر بژکول
فرهنگ فارسی معین
بژکول
((بَ کُ))
مرد قوی هیکل و جلد، رنجکش، حریص در کارها
تصویری از بژکول
تصویر بژکول
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بشکول
تصویر بشکول
چست و جلد و چابک، هشیار، قوی هیکل، حریص در کارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بچکول
تصویر بچکول
(دخترانه)
کوچک (نگارش کردی: بیچکل)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشکول
تصویر بشکول
چابک، چالاک، کاری، زحمت کش، حریص، برای مثال هرچه یابی وز آن فرومولی / نشمرند از تو به بشکولی (عنصری - ۳۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشکول
تصویر بشکول
((بَ یا بِ))
مرد جلد و چابک و مجرب در کارها، وشکول، بژکول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بشکول
تصویر بشکول
((بِ یا بَ))
جلد و هوشیار، نیرومند، حریص در کارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بژول
تصویر بژول
استخوان شتالنگ کعب وژول بجول بجل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بژول
تصویر بژول
(دخترانه)
نگارش کردی: بژ، برژانگ، نگا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بژول
تصویر بژول
بجول، استخوانی که در مچ پایین دو غوزک قرار دارد، استخوان بندگاه پا و ساق، شتالنگ، کعب
فرهنگ فارسی عمید