معنی بژکول - فرهنگ فارسی معین
معنی بژکول
- بژکول((بَ یا بِ))
- مرد جلد و چابک و مجرب در کارها، بشکول، وشکول
تصویر بژکول
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بژکول
بژکول
- بژکول
- شخصی را گویند که قوی هیکل و جلد و رنج کش باشد. (برهان) (آنندراج). مرد قوی هیکل و زحمت کش. (فرهنگ شعوری).
لغت نامه دهخدا
بشکول
- بشکول
- چابک، چالاک، کاری، زحمت کش، حریص، برای مِثال هرچه یابی وز آن فرومولی / نشمرند از تو به بشکولی (عنصری - ۳۷۰)
فرهنگ فارسی عمید