- بوناک
- گندیده و متعفن دارای بوی بد بدبو متعفن
معنی بوناک - جستجوی لغت در جدول جو
- بوناک
- چیزی که بوی بد بدهد، بدبو، گندیده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جوان شاب مقابل پیر، ظریف خوب نیک
دارای بوی بد، متعفن، عفن، گنده، بد بوی دارای بوی بد بدبو متعفن
جوان، آنکه یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد، برنا، کم تجربه، مساعد و موافق مثلاً بخت جوان
دارای بوی بد، بدبو، متعفن