جدول جو
جدول جو

معنی بوغجه - جستجوی لغت در جدول جو

بوغجه
(جَ / جِ)
بوغچه. بغچه. بقچه. (فرهنگ فارسی معین). بوغچه. بغچه و لفافه و بسته. (ناظم الاطباء). رجوع به بقچه و بغچه و بوغچه شود
لغت نامه دهخدا
بوغجه
دستمال بزرگی که در آن جامه و انواع قماش پیچند
تصویری از بوغجه
تصویر بوغجه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوغمه
تصویر بوغمه
برآمدگی در عضو بدن، غده که در گردن یا زیر گلو پیدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بودجه
تصویر بودجه
مجموع درآمدها و هزینه های کشور، وزارت خانه، مؤسسه و مانند آن در مدتی معین، توانایی مالی یک فرد یا یک خانواده
فرهنگ فارسی عمید
(جِ)
انگاره. دخل و خرج مملکت. مجموع درآمدها و هزینه های یک کشور، یک وزارتخانه، یک اداره، یک مؤسسه و یا شخص خاص. صورت برآورد جمع و خرج یک وزارتخانه، یک اداره، یک بنگاه. مادۀ اول قانون محاسبات عمومی مصوب اسفندماه 1312 بودجه را چنین تعریف کرده است: بودجه لایحۀ پیش بینی کلیۀ عواید و مخارج است برای مدت یک سال شمسی (سنۀ مالی) که بتصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(بِ وَ هِ)
بروش. بمنوال. بطور. بطرز: بوجه اتم و اکمل. به این معنی لازم الاضافه است. (فرهنگ فارسی معین). مأخوذ از عربی. بطریق و بروش و بمنوال و بطور و بطرز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ وَجْهْ)
چنانکه باید. (از فرهنگ فارسی معین).
- بوجه بودن، درست بودن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(بُ جَ)
بغچه. بقچه:فلما خرج الشاب لحقه الغلام ببغجه فیها عده قطع قماش مخیط. (عیون الانباء ج 2 ص 178). رجوع به بقچه شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
بوغجه. بغچه. بقچه. رجوع به بغچه شود. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بوغچه و بغچه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بوجه
تصویر بوجه
به روش به گونه ی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بودجه
تصویر بودجه
جمع و خرج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوغچه
تصویر بوغچه
دستمال بزرگی که در آن جامه و انواع قماش پیچند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بودجه
تصویر بودجه
((جِ))
مجموع درآمدها و هزینه های یک کشور، وزارتخانه، اداره، خانواده و یک فرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بوجه
تصویر بوجه
((بِ وَ))
شایسته، آنچنان که باید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بودجه
تصویر بودجه
پیش ریز، تن خواه، هزینه، درآمد
فرهنگ واژه فارسی سره
اعتبار، پول، سرمایه، وجه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بکن، از ریشه درآور
فرهنگ گویش مازندرانی
تاج
فرهنگ گویش مازندرانی