جدول جو
جدول جو

معنی بودجه

بودجه((جِ))
مجموع درآمدها و هزینه های یک کشور، وزارتخانه، اداره، خانواده و یک فرد
تصویری از بودجه
تصویر بودجه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بودجه

بودجه

بودجه
مجموع درآمدها و هزینه های کشور، وزارت خانه، مؤسسه و مانندِ آن در مدتی معین، توانایی مالی یک فرد یا یک خانواده
بودجه
فرهنگ فارسی عمید

بودجه

بودجه
انگاره. دخل و خرج مملکت. مجموع درآمدها و هزینه های یک کشور، یک وزارتخانه، یک اداره، یک مؤسسه و یا شخص خاص. صورت برآورد جمع و خرج یک وزارتخانه، یک اداره، یک بنگاه. مادۀ اول قانون محاسبات عمومی مصوب اسفندماه 1312 بودجه را چنین تعریف کرده است: بودجه لایحۀ پیش بینی کلیۀ عواید و مخارج است برای مدت یک سال شمسی (سنۀ مالی) که بتصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

بخدجه

بخدجه
نوعی از رفتار و آن چنان باشد که پیش پایها نزدیک گذارد و پاشنه ها دور. (آنندراج) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

بوغجه

بوغجه
بوغچه. بغچه. بقچه. (فرهنگ فارسی معین). بوغچه. بغچه و لفافه و بسته. (ناظم الاطباء). رجوع به بقچه و بغچه و بوغچه شود
لغت نامه دهخدا