محلی است در حوالی دژسفید فارس. بخوبی معروف، چنانکه یکی از جنات اربعۀ دنیا شمارند. (انجمن آرا) (آنندراج). بوان، شهر کوچک است و غله بوم و میوه روی و هوای معتدل و آب روان دارد. (نزهه القلوب ص 122). نام شهری است که مویز و ناردان در آنجا بسیار باشد. (شرفنامۀ منیری). بوان شهرکی است باجامع و منبر. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 125). و رجوع به بوانات و شعب بوان و مرآت البلدان ج 1 ص 296 شود
محلی است در حوالی دژسفید فارس. بخوبی معروف، چنانکه یکی از جنات اربعۀ دنیا شمارند. (انجمن آرا) (آنندراج). بوان، شهر کوچک است و غله بوم و میوه روی و هوای معتدل و آب روان دارد. (نزهه القلوب ص 122). نام شهری است که مویز و ناردان در آنجا بسیار باشد. (شرفنامۀ منیری). بوان شهرکی است باجامع و منبر. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 125). و رجوع به بوانات و شعب بوان و مرآت البلدان ج 1 ص 296 شود
پنهان. (آنندراج) (منتهی الارب). خلاف ظاهر. (تاج العروس). نهان. (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). ج، بواطن. (مهذب الاسماء). ناپیدا. مقابل ظاهر: شعر تو شعر است لیکن باطنش پر عیب و عار کرم بسیاری بود در باطن در ثمین. منوچهری. هوالاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیی ٔ علیم، اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و اوست بهمه چیز دانا. (قرآن 3/57). فضرب بینهم بسورله باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب، پس کشیده شد میان ایشان دیواری که مر او راست دری که باطنش در اوست رحمت و ظاهرش از پیش آن است عذاب. (قرآن 13/57). و ذروا ظاهر الاثم و باطنه، ان الذین یکسبون الاثم سیجزون بما کانوا یقترفون، و واگذارید بیرون گناه و درونش را بدرستیکه آنها که کسب میکنند گناه را زود باشد که جزا داده شوند بآنچه که کسب میکردند. (قرآن 120/6). واسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه، و تمام گردانید بر شما نعمتهایش را ظاهری و باطنی. (قرآن 20/31).
پنهان. (آنندراج) (منتهی الارب). خلاف ظاهر. (تاج العروس). نهان. (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). ج، بَواطِن. (مهذب الاسماء). ناپیدا. مقابل ظاهر: شعر تو شعر است لیکن باطنش پر عیب و عار کرم بسیاری بود در باطن در ثمین. منوچهری. هوالاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیی ٔ علیم، اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و اوست بهمه چیز دانا. (قرآن 3/57). فضرب بینهم بسورله باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب، پس کشیده شد میان ایشان دیواری که مر او راست دری که باطنش در اوست رحمت و ظاهرش از پیش آن است عذاب. (قرآن 13/57). و ذروا ظاهر الاثم و باطنه، ان الذین یکسبون الاثم سیجزون بما کانوا یقترفون، و واگذارید بیرون گناه و درونش را بدرستیکه آنها که کسب میکنند گناه را زود باشد که جزا داده شوند بآنچه که کسب میکردند. (قرآن 120/6). واسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه، و تمام گردانید بر شما نعمتهایش را ظاهری و باطنی. (قرآن 20/31).
شهری است در طرف شرقی عکا، در قسمت اشیر. (از قاموس کتاب مقدس) ، دورشونده، هالک. (اقرب الموارد). ظاهراً از بعد بمعنی هلاک چنانکه در صحاح و غیره آمده است. قال تعالی: الا بعد المدین کما بعدت ثمود. (قرآن 95/11) (از تاج العروس). - بعد باعد، بر سبیل مبالغه، یعنی بسیار دور. (از اقرب الموارد) (تاج العروس). دوری بسیار دور. (ناظم الاطباء)
شهری است در طرف شرقی عکا، در قسمت اشیر. (از قاموس کتاب مقدس) ، دورشونده، هالک. (اقرب الموارد). ظاهراً از بُعد بمعنی هلاک چنانکه در صحاح و غیره آمده است. قال تعالی: الا بعد المدین کما بعدت ثمود. (قرآن 95/11) (از تاج العروس). - بعد باعد، بر سبیل مبالغه، یعنی بسیار دور. (از اقرب الموارد) (تاج العروس). دوری بسیار دور. (ناظم الاطباء)
جمع واژۀ باطنی. باطنیان. باطنیه: و همان جایگاه برسق شهید گشت از زخم کارد بواطنه. (مجمل التواریخ). و او را بواطنه بکشتند. (مجمل التواریخ). رجوع به باطنی و باطنیه شود
جَمعِ واژۀ باطنی. باطنیان. باطنیه: و همان جایگاه برسق شهید گشت از زخم کارد بواطنه. (مجمل التواریخ). و او را بواطنه بکشتند. (مجمل التواریخ). رجوع به باطنی و باطنیه شود
کوههای جهینه که بر چند منزل از مدینه است و ازآن است غزوۀ بواط که آن حضرت صلی الله علیه و سلم کاروان قریش را متعرض گشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 54 شود
کوههای جهینه که بر چند منزل از مدینه است و ازآن است غزوۀ بواط که آن حضرت صلی الله علیه و سلم کاروان قریش را متعرض گشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 54 شود