ابن احمد بن بارح هروی. محدث بوده است. (منتهی الارب). محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
ابن احمد بن بارح هروی. محدث بوده است. (منتهی الارب). محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
جمع واژۀ بارقه. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). جمع بارقه که بمعنی چیز روشن و بمعنی درخشندگی و روشنی باشد. مشتق از بروق که بمعنی درخشیدن است. (غیاث) (آنندراج) : وشایم بوارق لطایف او از اظلال نیل آمال محروم نگردد. (تاریخ بیهق ص 1). این رساله... که لمعه ای است از بوارق بیان و حدائق بنان او ایراد کرده میشود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 234 چ اول). هذه الاشراقات و البوارق و اللوایح. (حکمت اشراق ص 254).
جَمعِ واژۀ بارقه. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). جمع بارقه که بمعنی چیز روشن و بمعنی درخشندگی و روشنی باشد. مشتق از بروق که بمعنی درخشیدن است. (غیاث) (آنندراج) : وشایم بوارق لطایف او از اظلال نیل آمال محروم نگردد. (تاریخ بیهق ص 1). این رساله... که لمعه ای است از بوارق بیان و حدائق بنان او ایراد کرده میشود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 234 چ اول). هذه الاشراقات و البوارق و اللوایح. (حکمت اشراق ص 254).
باد گرم تابستان. (منتهی الارب). باد گرم که از جانب راست آید و این کلمه از برح گرفته شده که بمعنی امر شدید شگفت آور است. (المعرب جوالیقی ص 65). و احمد محمد شاکر در حاشیه آرد: برح بمعنی شدت و اذیت است و آنچه جوالیقی نوشته پیروی از استادش تبریزی است. و من در آثار گذشتگان این معنی را نیافتم.
باد گرم تابستان. (منتهی الارب). باد گرم که از جانب راست آید و این کلمه از برح گرفته شده که بمعنی امر شدید شگفت آور است. (المعرب جوالیقی ص 65). و احمد محمد شاکر در حاشیه آرد: برح بمعنی شدت و اذیت است و آنچه جوالیقی نوشته پیروی از استادش تبریزی است. و من در آثار گذشتگان این معنی را نیافتم.
ترشی باشد که در برابر شیرینی است. (برهان). ترشی و حموضت و تیزی. (ناظم الاطباء) : باب چهارم از بخش نخستین از جزو دوم از گفتار سیوم از کتاب سیوم اندر شناختن منفعت و مضرت بوارد کامه ها و آچالها (آچارها) و آنچه بدین ماند و دفعمضرت آن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). چون از انشاد این قصیده فراغ حاصل آمد مائده نهادند مزین به اصناف مطعوم و بوارد به وی راه گشاده. (تاریخ بیهق ص 161).
ترشی باشد که در برابر شیرینی است. (برهان). ترشی و حموضت و تیزی. (ناظم الاطباء) : باب چهارم از بخش نخستین از جزو دوم از گفتار سیوم از کتاب سیوم اندر شناختن منفعت و مضرت بوارد کامه ها و آچالها (آچارها) و آنچه بدین ماند و دفعمضرت آن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). چون از انشاد این قصیده فراغ حاصل آمد مائده نهادند مزین به اصناف مطعوم و بوارد به وی راه گشاده. (تاریخ بیهق ص 161).
جمع واژۀ بارد و بارده. (منتهی الارب) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) ، آنکه در جامۀ خواب بول کند، مبتلا به بیماری دیابیطوس. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
جَمعِ واژۀ بارد و بارده. (منتهی الارب) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) ، آنکه در جامۀ خواب بول کند، مبتلا به بیماری دیابیطوس. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
باد گرم باد گرم تابستان، باد تند گردناک باد شدیدی که غبار بر انگیزد، جمع بوارح، شکاری که از جانب راست بسوی چپ گذرد مقابل سانح، طلوع ستاره منزل از موقع روشنایی بامداد در غیر موسم باران
باد گرم باد گرم تابستان، باد تند گردناک باد شدیدی که غبار بر انگیزد، جمع بوارح، شکاری که از جانب راست بسوی چپ گذرد مقابل سانح، طلوع ستاره منزل از موقع روشنایی بامداد در غیر موسم باران