- بهداری
- وزارت خانه ای که بکارهای مربوط به بهداشت رسیدگی میکند
معنی بهداری - جستجوی لغت در جدول جو
- بهداری
- وزارت یا اداره ای که عهده دار رسیدگی به امور بهداشت و سلامتی مردم است
- بهداری
- سازمان یا اداره ای که به کارهای مربوط به بهداشت مردم رسیدگی می کند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل بیدار بودن یقظه مقابل خواب، هوشیاری آگاهی
عنوان و درجه بهیار
دلیری یلی گردی شجاعت دلیری، جرا ت جسارت
عمل و شغل دهدار
دلیری، دلاوری، پهلوانی
بیدار بودن، کنایه از هوشیار بودن
شغل و درجۀ بهیار
Awakening, Wakefulness
пробуждение , бодрствование
Erwachen, Wachsamkeit
пробудження , неспання
przebudzenie, czuwanie
醒来 , 清醒
despertar, vigília
risveglio, veglia
despertar, vigilia
éveil, veille
ontwaken, waakzaamheid
การตื่น , ความตื่นตัว
kebangkitan, kesadaran
يقظةٌ
जागरण , जागरूकता
התעוררות , עֵרוּת
깨어남 , 깨어 있음
uyanma, uyanıklık
ufufuo, macho
জাগরণ , জাগ্রত অবস্থা
بیداری , بیداری
نیکو دارنده
منسوب به بهار ربیعی: ابر بهاری. ابری که در فصل بهار در آسمان پدید آید. یا اعتدال بهاری. اعتدال ربیعی. یا باران بهاری. بارانی که در فصل بهار بارد
مامور ادارۀ بهداری که وظیفه اش رسیدگی به امور بهداشتی مردم، به ویژه روستاییان است