جدول جو
جدول جو

معنی بهداری - جستجوی لغت در جدول جو

بهداری
سازمان یا اداره ای که به کارهای مربوط به بهداشت مردم رسیدگی می کند
فرهنگ فارسی عمید
بهداری
(بِ)
وزارت یا اداره ای که عهده دار رسیدگی به اموربهداشت و صحت مردم است. صحیه. (فرهنگ فارسی معین). اداره ای که برای مواظبت بهداشت مردم تأسیس شده است. این کلمه بجای صحیه اختیار شده است. (فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
بهداری
وزارت خانه ای که بکارهای مربوط به بهداشت رسیدگی میکند
تصویری از بهداری
تصویر بهداری
فرهنگ لغت هوشیار
بهداری
وزارت یا اداره ای که عهده دار رسیدگی به امور بهداشت و سلامتی مردم است
فرهنگ فارسی معین
بهداری
بیمارستان، دارالشفاء، درمانگاه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهادری
تصویر بهادری
دلیری، دلاوری، پهلوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
بیدار بودن، کنایه از هوشیار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهیاری
تصویر بهیاری
شغل و درجۀ بهیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
عمل بیدار بودن یقظه مقابل خواب، هوشیاری آگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهیاری
تصویر بهیاری
عنوان و درجه بهیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهادری
تصویر بهادری
دلیری یلی گردی شجاعت دلیری، جرا ت جسارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهداری
تصویر دهداری
عمل و شغل دهدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
الصّحوة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
Awakening, Wakefulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
éveil, veille
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
пробуждение , бодрствование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
התעוררות , עֵרוּת
دیکشنری فارسی به عبری
بیداری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
بیداری , بیداری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
জাগরণ , জাগ্রত অবস্থা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
ufufuo, macho
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
uyanma, uyanıklık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
깨어남 , 깨어 있음
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
覚醒
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
kebangkitan, kesadaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
जागरण , जागरूकता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
Erwachen, Wachsamkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
การตื่น , ความตื่นตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
ontwaken, waakzaamheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
despertar, vigilia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
risveglio, veglia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
despertar, vigília
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
przebudzenie, czuwanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
пробудження , неспання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
醒来 , 清醒
دیکشنری فارسی به چینی