- بهائی (بَ)
نام پیروان میرزا حسین علی نوری، ملقب به بهأاﷲ. رجوع به باب و بهأاﷲ و صبح ازل و حسینعلی بهاء در همین لغت نامه شود، انتشار بوی عنبر. (غیاث اللغات). کنایه از گداختن عنبر و پراکنده شدن بوی آن. (آنندراج). عطر عنبر گداخته شده. (ناظم الاطباء) ، نقطه های سفید که در جوهر عنبر باشد. (آنندراج) :
بهار عنبر شبها سپیدۀ سحر است
خوشا کسی که از این نوبهار بهره وراست.
صائب (ازآنندراج)
بهار عنبر شبها سپیدۀ سحر است
خوشا کسی که از این نوبهار بهره وراست.
صائب (ازآنندراج)
