- بنیامین (پسرانه)
- پسر دست راست، نام کوچکترین پسر یعقوب و راحیل
معنی بنیامین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اصلی، اصولی، اساسی
نهایی
ابریشمین
میانه رو مرز میانه معتدل میانه رو حد وسط بین بین
میانه، معتدل، حد وسط
اصولی، اساسی
لازم، اضطراری
اصلی
جمع میمون، مبارک و نیکبخت
جمع نائم درحالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
Fundamental
фундаментальный
grundlegend
фундаментальний
fundamentalny
fundamental
fondamentale
fundamental
fondamental
fundamenteel
พื้นฐาน
fundamental
بدون ذنبٍ
मौलिक
בסיסי
msingi
بنیادی