جدول جو
جدول جو

معنی بنگلک - جستجوی لغت در جدول جو

بنگلک
بنه، درخت پستۀ وحشی یا سقّز که از تنۀ آن سقز، از گل و برگ آن رنگ سرخ رنگرزی و از میوۀ روغنی آن ترشی درست می کنند، بوگلک، بوی گلک، چاتلانقوش
بوتۀ گل، درخت گل
تصویری از بنگلک
تصویر بنگلک
فرهنگ فارسی عمید
بنگلک(بُ گُ / گَ لَ)
مصغر بنگل است که میوۀ مغزدار باشد که آنرا خورند. (برهان). میوه ای است ریزه که مغزکی دارد و بوگلک و بن کوهی نیز گویند. (رشیدی). نام یک قسم میوه. (ناظم الاطباء). رجوع به بنگل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوگلک
تصویر بوگلک
بنه، درخت پستۀ وحشی یا سقّز که از تنۀ آن سقز، از گل و برگ آن رنگ سرخ رنگرزی و از میوۀ روغنی آن ترشی درست می کنند، بنگلک، بوی گلک، چاتلانقوش
فرهنگ فارسی عمید
(بُ بِ گَ / گُ لَ)
نامی است که در نیک شهر و ایرانشهر به پنج انگشت دهند. (یادداشت بخط مؤلف).
لغت نامه دهخدا
اسم فارسی کرسنه است که به فارسی مشنگ و به هندی ’شر’ نامند. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(کُ گَ لَ)
پیراهن. قمیص. (فرهنگ فارسی معین) :
گل کنگلک به دست حسد چاک می زند
برتو چو دید زینت ترلیک زرکشی.
وصاف الحضره (ازفرهنگ فارسی معین).
و رجوع به کنکلک شود
لغت نامه دهخدا
(اَ گُ لَ)
مصغر انگل. انگل، انگشت کوچک. رجوع به انگل و انگولک کردن شود
لغت نامه دهخدا
(بَ گَ لَ)
منسوب به بنگاله. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء) :
ای نیزۀ تو گوی و دل دشمن انگله
خصم تو روبهی است حسام تو بنگله.
قطران.
لغت نامه دهخدا
(بُ گُ)
درخت گل. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(بُ گُ لَ)
تخم دان گلها. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
پیراهن قمیص: گل کنگلک بدست حسد چاک میزند برتو چو دید زینت تر لیک زرکشی. (وصاف الحضره. سبک شناسی) مغولی پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگلک
تصویر انگلک
انگشت کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنگل
تصویر بنگل
بوته و درخت گل، ثمر بوته گل، میوه بن چتلاقوچ چاتلانقوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنگله
تصویر بنگله
((بَ گَ لِ یا لَ))
خانه نئین، خانه ییلاقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگلک
تصویر انگلک
((اَ گُ لَ))
انگشت کوچک
فرهنگ فارسی معین
بسیار کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
گیاهی خوراکی و ییلاقی شبیه چغندر و بدون ریشه که روی زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
هل شدن، تحریک کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در حوزه ی آلاشت واقع در شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی