بنگشیدن بنکشیدن، ناجویده از حلق فرو بردن، بلعیدن ادامه... بنکشیدن، ناجویده از حلق فرو بردن، بلعیدن تصویر بنگشیدن فرهنگ فارسی عمید
بنگشیدن(گِدَ) بلعیدن و ناجاویده فروبردن. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین) ادامه... بلعیدن و ناجاویده فروبردن. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا