جدول جو
جدول جو

معنی بنکشیدن

بنکشیدن(گِ شِ / شُ مَ / مُ دَ)
بلع کردن و ناجاویده از حلق فروبردن. (ناظم الاطباء). بنگشتن. بنگشیدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بنگش و بنگشتن شود
لغت نامه دهخدا