- بنکن
- آهنی باشد پهن با دسته ای چوبی که بهر دو طرف آن دو ریسمان بندند. یک شخص دسته آنرا و دیگری ریسمانهارا بگیرد و زمین را بدان هموار کنند، کج بیل باغبانی، قلابی که بدان علف هرزه را از کشتزار بر کنند
معنی بنکن - جستجوی لغت در جدول جو
- بنکن
- بیل پهن با دستۀ چوبی که ریسمانی به آن می بندند و یک نفر دسته را می گیرد و یک نفر سر ریسمان را و با آن زمین شیار کرده را پل کشی می کنند، پل کش، گراز، بنگن، فه، کتر
- بنکن ((بُ کَ))
- کج بیل باغبانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آوازی که از انگشتان شخص در حال رقص وغیر آن بیرون آید
مایعی است بیرنگ با بوی مخصوص و اگر خالص باشد تقریبا مطبوع میباشد. سمی است شدید از آب سبکتر (9، 0) در 70 درجه بجوش میاید. بنزین مذکور را نباید با بنزین معمولی (اسانس نفت) اشتباه کرد. این بنزین را میتوان در موتورهای انفجاری بجای بنزین نفت بکار برد. نیز میتوان از آن باسانی عطرهای مصنوعی مختلف و عده بسیار زیادی رنگها و مواد منفجره و دارو بدست آورد و آن از گاز چراغ و تقطیر قطرانهای زغال سنگ بدست میاید یعنی از تقطیر یک تن زغال سنگ چرب تقریبا 9 کیلو گرم بنزین حاصل میگردد که 6 کیلوگرم آن از تصفیه گاز چراغ و 3 کیلوگرم از تقطیر قطران ها تهیه میشود این بنزین مانند اسانس نفت بسیار آتشگیر ولی مانند استیلن با دود زیاد میسوزند. بنزین در الکل و اتر حل میشود. حلال بسیار خوبی است یعنی ید و گوگرد و چربیها و کائوچوی خام را در خود حل می کند و از اینرو برای تهیه چسب کائوچو بکار میرود. این بنزین (بنزن) بمقدار کم در بعضی نفتها وجود دارد ولی معمولا از تصفیه بنزین معمولی (اسانس نفت) که مخلوطی است از کربور های ئیدرژن که 8 -7 -6 کربن دارد بدست میاید، بنزین معمولی (اسانس نفت) از تقطیر مواد سبک نفت معدنی بدست می آید و آن ماده مولد نیرو در اتومبیلهاست. اغلب برای آنکه نقطه اشتغال بتاخیر افتد در آن مقداری افزوده اند که پلمپ (تترااتیل) نام دارد. بسیار سمی است و باید در استعمال آن دقت کرد
سر دیوار را گویند
اطراف یا سرانگشتان
فرزندان پسران پسران فرزندان
فرزندان پسران جمع ابن پسران
آهنی باشد پهن با دسته ای چوبی که بهر دو طرف آن دو ریسمان بندند. یک شخص دسته آنرا و دیگری ریسمانهارا بگیرد و زمین را بدان هموار کنند، کج بیل باغبانی، قلابی که بدان علف هرزه را از کشتزار بر کنند
اسپغول
نسترن
بلع فرو بردن
حبوبات از قبیل نخود و عدس و ماش و لوبیا و باقلا و غیره
سر دیوار، کنگرۀ دیوار، منجنیق
انگشتان، سرانگشتان، اطراف انگشتان
مایعی بی رنگ، با بوی تند، سبک تر از آب، بسیار فرّار و قابل اشتعال که از تقطیر تدریجی قطران زغال سنگ به دست می آید و در ساختن رنگ، عطرهای مصنوعی و مواد منفجره به کار می رود
ابن ها، فرزندان ذکور، پسرها، جمع واژۀ ابن
بیل پهن با دستۀ چوبی که ریسمانی به آن می بندند و یک نفر دسته را می گیرد و یک نفر سر ریسمان را و با آن زمین شیار کرده را پل کشی می کنند، پل کش، گراز، بنکن، فه، کتر
حبوبات از قبیل نخود، لوبیا، ماش، عدس و امثال آن ها
فشار دادن همراه با حرکت سریع انگشتان دست به هم برای ایجاد صدا در هنگام شادی
بشکن بشکن: کنایه از جوش و خروش، هنگامه، بشکن زدن هنگام رقص و طرب
بشکن زدن: به هم زدن سرانگشتان در هنگام رقص و طرب
بشکن بشکن: کنایه از جوش و خروش، هنگامه، بشکن زدن هنگام رقص و طرب
بشکن زدن: به هم زدن سرانگشتان در هنگام رقص و طرب
((بَ زَ یا زِ))
فرهنگ فارسی معین
مایعی بی رنگ و با بوی تند مخصوص که کمی سبک تر از آب است و در آن حل نمی شود ولی حلالی بسیار خوب است و از مشتقات نفت و قطران می باشد. بسیار فرار و سریع و در صنعت اهمیت بسیار دارد
قهوه
آنکه از مردم حیله های مختلف پول و مال استخراج کند. کسی که دیگران را استثمار کند. کسی که کثیر الجماع باشد آنکه بسیار جماع کند