- بنکام
- پارسی تازی شده پنگان (ساعت شنی)
معنی بنکام - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناچار، ناکام، برخلاف میل
به سامان بنظم و ترتیب
بداندیش، بدخواه
بدخواه، بدنیت، بداندیش، بدطینت
معتبر
مشهور، معروف، نامی، نامدار، نام آور
نامی، مشهور، معروف، هم نام