زیرکتل، پایین بند یا سد، مکانی که در جنوب بالا جاده کردکوی.، نام روستایی از دهستان لنگای عباس آباد که بقعه ای بنام ایوب.، نام روستایی در خطرکوه سوادکوه
زیرکتل، پایین بند یا سد، مکانی که در جنوب بالا جاده کردکوی.، نام روستایی از دهستان لنگای عباس آباد که بقعه ای بنام ایوب.، نام روستایی در خطرکوه سوادکوه
بید، درختی بی میوه با شاخه های راست و بلند، برگ های دراز و ساده، چوب کم دوام و برگ و پوست آن تلخ مزه که در جاهای معتدل و مرطوب و بیشتر در کنار نهرها می روید
بید، درختی بی میوه با شاخه های راست و بلند، برگ های دراز و ساده، چوب کم دوام و برگ و پوست آن تلخ مزه که در جاهای معتدل و مرطوب و بیشتر در کنار نهرها می روید
این کلمه بصورت مزید مؤخر به کلمات می پیوندند و بیشتر معنی مصدری یا وصفی بدانها می دهد: دربندان. حنابندان. میوه بندان. یخ بندان. شیشه بندان. آینه بندان. شهربندان
این کلمه بصورت مزید مؤخر به کلمات می پیوندند و بیشتر معنی مصدری یا وصفی بدانها می دهد: دربندان. حنابندان. میوه بندان. یخ بندان. شیشه بندان. آینه بندان. شهربندان
از دهات دهستان لنکا شهرستان شهسوار و در 37هزارگزی جنوب شرقی شهسوار و 4هزارگزی جنوب جادۀ شوسۀ شهسوار به چالوس، در دشتی واقع است. هوایش معتدل و مرطوب و مالاریاخیز است و 50 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه تیله روداست و محصولش برنج و مرکبات. مردمش به کار زراعت و گله داری اشتغال دارند و تابستان را به حدود ییلاق مازیکا می روند. راه مالرو دارد. روی قلعۀ مجاور این آبادی آثار ابنیۀ قدیمی از قبیل آب انبار و قلعه خرابه دیده می شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ص 299)
از دهات دهستان لنکا شهرستان شهسوار و در 37هزارگزی جنوب شرقی شهسوار و 4هزارگزی جنوب جادۀ شوسۀ شهسوار به چالوس، در دشتی واقع است. هوایش معتدل و مرطوب و مالاریاخیز است و 50 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه تیله روداست و محصولش برنج و مرکبات. مردمش به کار زراعت و گله داری اشتغال دارند و تابستان را به حدود ییلاق مازیکا می روند. راه مالرو دارد. روی قلعۀ مجاور این آبادی آثار ابنیۀ قدیمی از قبیل آب انبار و قلعه خرابه دیده می شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ص 299)
درخت بید. (ناظم الاطباء) : بلبل شیرین زبان بر سروبن راوی شود زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود. منوچهری. سندس رومی در نارونان پوشانند خرمن مینا بر بیدبنان افشانند. منوچهری. مریم دوشیزه باغ، نخل رطب بیدبن عیسی یک روزه گل، مهد طرب گلستان. خاقانی. در بربیدبن نگر لشکر مور صف زده گرد لوای سام بین موکب جام لشکری. خاقانی. چو بیدبن که تن آور شود به پنجه سال به پنجروز ببالاش بردود یقطین. سعدی
درخت بید. (ناظم الاطباء) : بلبل شیرین زبان بر سروبن راوی شود زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود. منوچهری. سندس رومی در نارونان پوشانند خرمن مینا بر بیدبنان افشانند. منوچهری. مریم دوشیزه باغ، نخل رطب بیدبن عیسی یک روزه گل، مهد طرب گلستان. خاقانی. در بربیدبن نگر لشکر مور صف زده گرد لوای سام بین موکب جام لشکری. خاقانی. چو بیدبن که تن آور شود به پنجه سال به پنجروز ببالاش بردود یقطین. سعدی
جزٔجزء. تکه تکه. قطعه قطعه. پاره پاره: و از حال ری و خوارزم بندبند و اندک اندک از آن گویم که دو باب خواهد بود سخت مشبع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 474). به ترکیب آن سنگها بندبند برآورد بیدر حصاری بلند. نظامی
جزٔجزء. تکه تکه. قطعه قطعه. پاره پاره: و از حال ری و خوارزم بندبند و اندک اندک از آن گویم که دو باب خواهد بود سخت مشبع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 474). به ترکیب آن سنگها بندبند برآورد بیدر حصاری بلند. نظامی