- بناور
- ریشه دار، گود
معنی بناور - جستجوی لغت در جدول جو
- بناور
- هر چیز ریشه دار، بیخ دار، گود، ژرف، دمل بزرگ و سخت
- بناور ((بُ وَ))
- هر چیز ریشه دار، عمیق، گود، دمل بزرگ و سخت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معمار، کارگر، بنا
جمع بندر، پارسی تازی شده بندرها جمع بندر بندرها شهرهای واقع در کنار دریا
زیرا
بهاگیر پر قیمت گرانبها
قوی جثه تنومند و فربه
چیزی که روی آب حرکت می کند
تنومند، فربه، قوی جثه
معمار، بنا، کارگر ساختمانی
بندرها، بندرگاه ها، جمع واژۀ بندر
قیمتی، گران مایه، گران بها، قیمت دار
ویژگی آنکه روی آب شنا می کند، ویژگی چیزی که روی آب حرکت می کند
Buoyant, Floating
плавучий , плавающий
schwimmfähig, schwebend
плавучий , плаваючий
pływający, unoszący się
漂浮的 , 浮动的
flutuante
galleggiante
flotante
flottant
drijvend, zwevend
तैरने योग्य , तैरता हुआ
mengapung, terapung
뜨는 , 떠 있는
צף , צף
浮かぶ , 浮かんでいる
yüzen, yüzer