جدول جو
جدول جو

معنی بناور

بناور((بُ وَ))
هر چیز ریشه دار، عمیق، گود، دمل بزرگ و سخت
تصویری از بناور
تصویر بناور
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بناور

بناور

بناور
دمل. (الابنیه عن حقایق الادویه). دنبل که بعربی دمل گویند. (شرفنامۀ منیری). بمعنی دُمّل است که دمبل و دنبل هم گویند. (فرهنگ شعوری). دمل بزرگ باشد که بر بدن برآید و بعربی حبن خوانند. (مجمع الفرس) (برهان). دمبل بزرگ. (انجمن آرای ناصری). دنبل. (زمخشری). در برهان بفتح اول ضبط شده و گوید بضم اول هم آمده است. (برهان)
لغت نامه دهخدا

بنادر

بنادر
جمع بندر، پارسی تازی شده بندرها جمع بندر بندرها شهرهای واقع در کنار دریا
فرهنگ لغت هوشیار