جدول جو
جدول جو

معنی بمس - جستجوی لغت در جدول جو

بمس
رام شده، عادت داده شده، مأنوس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شمس
تصویر شمس
(پسرانه)
خورشید، نام بتی در قدیم، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بمب
تصویر بمب
مادۀ منفجره ای که با دست، هواپیما یا وسایل دیگر به سمت مواضع دشمن پرتاب می شود یا در جایی کار گذاشته می شود
بمب اتمی: در امور نظامی بمبی که نیروی آن ناشی از انرژی اتمی است
بمب هیدروژنی: در امور نظامی بمبی که نیروی تخریبی آن به مراتب قوی تر و شدیدتر از بمب اتمی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طمس
تصویر طمس
غیب کردن، ناپدید کردن، محو کردن، هلاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بخس
تصویر بخس
ناقص، کم، اندک، زمینی که بدون آبیاری حاصل می دهد، زراعت دیم
پژمردن، رنجیدن، گداختن، بخسیدن، پخسیدن، پخس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بامس
تصویر بامس
پامس، پابند، گرفتار، بیچاره، درمانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لمس
تصویر لمس
سست، بی حال، شل، افتاده، لس
دست مالیدن به چیزی، سودن، بساویدن
لمس شدن: بی حس شدن، سست و بی حال شدن
لمس کردن: چیزی را با دست بسودن، دست مالیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوس
تصویر بوس
بوسه، بن مضارع بوسیدن، پسوند متصل به واژه به معنای بوسنده مثلاً آستان بوس، پابوس، دست بوس
بوس و کنار مثلاً کسی را در کنار یا در آغوش خود گرفتن و بوسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امس
تصویر امس
دیروز، روزی از روزهای گذشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برس
تصویر برس
مهار شتر مسواک مسواک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمس
تصویر رمس
دفن کردن مرده و پوشانیدن آن و نیز بمعنی خاک گور، قبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمس
تصویر جمس
ماسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمس
تصویر شمس
آفتاب، خورشید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمس
تصویر حمس
آواز، صوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمس
تصویر خمس
پنج یک، یک پنجم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمس
تصویر تمس
تمیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهس
تصویر بهس
دلیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوس
تصویر بوس
بوسیدن، آمیختن تنگدستی و وخامت حال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمس
تصویر دمس
چرکین تن لاشه نهنبیده پنهان شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکس
تصویر بکس
غلبه کردن بر خصم و دشمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسم
تصویر بسم
لبخندیدن لبخند زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخس
تصویر بخس
کم واندک، ناقص
فرهنگ لغت هوشیار
عذاب، قوت ودلیری فرانسوی نر آوا بم بیم، سختی، دلیری بمترین صدای مرد مقابل سیرانو. قوت دلیری شجاعت، خشم غضب، عذاب سختی شدت، بیم خوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بامس
تصویر بامس
پابند وگرفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بئس
تصویر بئس
بلا، سختی، عذاب سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمرس
تصویر بمرس
فرانسوی سوادگاه
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بم نشان یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلس
تصویر بلس
مرجمک از دانه های خوردنی پلت عدس بلسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بقس
تصویر بقس
لاتینی تازی شده شمشاد، گزمازک از گیاهان شمشاد، گزمازک
فرهنگ لغت هوشیار
محفظه ای مخروطی یا استوانه ای شکل که درون آن موارد منفجره ریزند و به چاشنی مجهز کنند و گاه بوسیله هواپیما به زمین پرتاب و گاه به فتیله آلوده به ماده قابل اشتعال در روی زمین منفجر شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برس
تصویر برس
مسواک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خمس
تصویر خمس
پنج یک
فرهنگ واژه فارسی سره
بیاموز
فرهنگ گویش مازندرانی
آموخته، تعلیم دیده، عادت کرده، انس گرفته
فرهنگ گویش مازندرانی
آموختن، تربیت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی