معنی بخس بخس ناقص، کم، اندک، زمینی که بدون آبیاری حاصل می دهد، زراعت دیمپژمردن، رنجیدن، گداختن، بخسیدن، پخسیدن، پخس تصویر بخس فرهنگ فارسی عمید