جدول جو
جدول جو

معنی بم - جستجوی لغت در جدول جو

بم
صدای پر و بانگ بلند
تصویری از بم
تصویر بم
فرهنگ لغت هوشیار
بم
ویژگی صدای کم فرکانس، در موسیقی ویژگی صوت پایین، صدایی با این ویژگی
تصویری از بم
تصویر بم
فرهنگ فارسی عمید
بم
((بَ))
صدای درشت و خشن آدمی و ساز، مقابل زیر
تصویری از بم
تصویر بم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بمانند
تصویر بمانند
از قبیل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بم ساز
تصویر بم ساز
آلتو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بمحض
تصویر بمحض
بمجرد، در همان وقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمجرد
تصویر بمجرد
در حال، بلافاصله، درهمان آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمثل به مثل
تصویر بمثل به مثل
مانند به متل به داستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمثل
تصویر بمثل
مانند و شبیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمثابه به مثابه
تصویر بمثابه به مثابه
به اندازه به پایه ی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمثابه
تصویر بمثابه
بدرجه، بمرتبه، بحد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمباسی
تصویر بمباسی
گروهی از سیاهان جنوب ایران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمباردمان
تصویر بمباردمان
به توپ بستن، پرتاب کردن گلوله از توپ یا بمب بر موضعی
فرهنگ لغت هوشیار
پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین و ریختن بمبهای پیاپی بموضعی، بمباردمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمبار
تصویر بمبار
سپستان
فرهنگ لغت هوشیار
قطعه فلزی که به زیر بال هواپیمای جنگی متصل شود و بمب یا راکت را بوسیله چنگکها بدان متصل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمب افکن
تصویر بمب افکن
نوعی هواپیمای جنگی خاص حمل و پرتاب بمب
فرهنگ لغت هوشیار
محفظه ای مخروطی یا استوانه ای شکل که درون آن موارد منفجره ریزند و به چاشنی مجهز کنند و گاه بوسیله هواپیما به زمین پرتاب و گاه به فتیله آلوده به ماده قابل اشتعال در روی زمین منفجر شود
فرهنگ لغت هوشیار
پدر و مادری که هر چه فرزند آورند زود بمیرد و بچه هایشان پا نگیرند اسم بچه آخری را اگر دختر باشد (بمانی) (خانم) میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمانند
تصویر بمانند
مانند مثل: (چو این هر سه هم زین پدر و مادرند چرا نه بمانند یکدیگرند) (امیر خسرو) توضیح لازم الاضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بماذا
تصویر بماذا
چرا، که در آن، بکدام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بم زدن
تصویر بم زدن
با دست زدن بر سر کسی بقوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمهر
تصویر بمهر
بسته و مهر کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بموم
تصویر بموم
جمع بم، بم ها بن کاهیده ابن: پور جمع بم صداهای پر و درشت
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بموجب
تصویر بموجب
مطابق، موافق، برحسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمواجهه
تصویر بمواجهه
حضوراً، روبرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمنه وجوده و کرمه
تصویر بمنه وجوده و کرمه
به نعتش (خدای) و بخشش اش و بزرگواریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمنه
تصویر بمنه
به نعمت خداوند، سوگند به نعمت او
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بم نشان یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمقتضای
تصویر بمقتضای
بر طبق، بروفق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمرور
تصویر بمرور
کم کم آرام آرام بتدریج کم کم: (بمرور ایام)، توضیح لازم الاضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمرس
تصویر بمرس
فرانسوی سوادگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمحمد و آله
تصویر بمحمد و آله
سوگند بمحمد و خاندان او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمانی
تصویر بمانی
(دخترانه)
نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند
فرهنگ نامهای ایرانی