منسوب به بلد که نام شهر مروالرود است و ابومحمد بن ابی علی حسن بن محمد از مشایخ قرن ششم بدان نسبت دارد. (از معجم البلدان). منسوب به بلده، که شهری است در اندلس. (ناظم الاطباء). و رجوع به بلده شود
منسوب به بلد که نام شهر مروالرود است و ابومحمد بن ابی علی حسن بن محمد از مشایخ قرن ششم بدان نسبت دارد. (از معجم البلدان). منسوب به بلده، که شهری است در اندلس. (ناظم الاطباء). و رجوع به بلده شود
لقب ابوعثمان سعید بن محمد بن سید ابیه بن یعقوب اموی بلدی است. وی از صوفیان زاهد بود، بسال 328 هجری قمری متولد شد و در سال 350 هجری قمری به مشرق سفر کرد و بسال 351 هجری قمری وارد مکه شد. بلدی درسال 397 هجری قمری درگذشته است. (از معجم البلدان)
لقب ابوعثمان سعید بن محمد بن سید ابیه بن یعقوب اموی بلدی است. وی از صوفیان زاهد بود، بسال 328 هجری قمری متولد شد و در سال 350 هجری قمری به مشرق سفر کرد و بسال 351 هجری قمری وارد مکه شد. بلدی درسال 397 هجری قمری درگذشته است. (از معجم البلدان)
پاپیروس، گیاهی از خانوادۀ جگن با ساقۀ بی برگ که در مصر باستان از ریشه اش به عنوان سوخت و مغزش به عنوان خوراک و ساقه اش برای تهیۀ طناب و پارچه استفاده می کردند، ورقه های شبیه مقوا که از این درخت تهیه و به جای کاغذ تا قرن هشتم میلادی برای نوشتن استفاده می شد، کلک
پاپیروس، گیاهی از خانوادۀ جگن با ساقۀ بی برگ که در مصر باستان از ریشه اش به عنوان سوخت و مغزش به عنوان خوراک و ساقه اش برای تهیۀ طناب و پارچه استفاده می کردند، ورقه های شبیه مقوا که از این درخت تهیه و به جای کاغذ تا قرن هشتم میلادی برای نوشتن استفاده می شد، کِلک
شهرداری، سازمانی که در هر شهر برای پاکیزه نگهداشتن کوچه ها، خیابان ها، مواظبت باغ های عمومی، روشنایی شهر، تقسیم آب و تعیین نرخ خواربار تشکیل می شود و زیر نظر انجمن شهر یا وزارت کشور قرار دارد
شهرداری، سازمانی که در هر شهر برای پاکیزه نگهداشتن کوچه ها، خیابان ها، مواظبت باغ های عمومی، روشنایی شهر، تقسیم آب و تعیین نرخ خواربار تشکیل می شود و زیر نظر انجمن شهر یا وزارت کشور قرار دارد
کار کننده با باد مثلاً آسیای بادی، کشتی بادی، سازهای بادی، ویژگی وسیله ای ارتجاعی مانند لاستیک که آن را از هوا پر می کنند مثلاً قایق بادی، ویژگی سلاحی که با فشار هوا گلوله را پرتاب می کند مثلاً تفنگ بادی باشی، همیشه باشی، برای مثال شاد بادی که کردیم شادان / ای به تو خان و مانم آبادان (نظامی۴ - ۶۷۹) دور شونده، آغاز کننده، شروع کننده، آشکار شونده، پیدا شونده
کار کننده با باد مثلاً آسیای بادی، کشتی بادی، سازهای بادی، ویژگی وسیله ای ارتجاعی مانند لاستیک که آن را از هوا پر می کنند مثلاً قایق بادی، ویژگی سلاحی که با فشار هوا گلوله را پرتاب می کند مثلاً تفنگ بادی باشی، همیشه باشی، برای مِثال شاد بادی که کردیَم شادان / ای به تو خان و مانم آبادان (نظامی۴ - ۶۷۹) دور شونده، آغاز کننده، شروع کننده، آشکار شونده، پیدا شونده
دهی از دهستان باوی، بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چاه و محصول آن غلات است. ساکنان این ده از طایفۀ حوشیه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان باوی، بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چاه و محصول آن غلات است. ساکنان این ده از طایفۀ حوشیه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
مرکّب از: بلد فارسی + -یّت عربی، اسم از بلد بودن. مصدر جعلی از بلدبودن. مصدر منحوت از بلد. (یادداشت مرحوم دهخدا)، معرفت. شناسایی. آگاهی. بلدیه. اطلاع. (ناظم الاطباء)
مُرَکَّب اَز: بَلَد فارسی + -یّت عربی، اسم از بلد بودن. مصدر جعلی از بلدبودن. مصدر منحوت از بلد. (یادداشت مرحوم دهخدا)، معرفت. شناسایی. آگاهی. بلدیه. اطلاع. (ناظم الاطباء)
پیزر (درگویش اسپهانی) تک جگن نیل از گیاهان ذوخ گیاهی از تیره جگن ها جزو رده تک لپه ییها که ارتفاعش از 2 تا 4 متر میرسد و جزو گیاهان نی مانند و بسیار زیباست. در انتهای ساقه هایش انشعابات چتر مانند جالبی بوجود آمده است. اصل این گیاه محتوی مواد ذخیره ییست که بمصرف تغذیه زارعان و دهقانان میرسد. از الیاف ساقه های قابل انعطاف این گیاه یک نوع کاغذ می سازند پاپیروس بابیروس ابردی درخت کاغذ مصری جگن نیل پاپروس حقی حفاء. نوعی خرمای خوب سنگ اشکنک
پیزر (درگویش اسپهانی) تک جگن نیل از گیاهان ذوخ گیاهی از تیره جگن ها جزو رده تک لپه ییها که ارتفاعش از 2 تا 4 متر میرسد و جزو گیاهان نی مانند و بسیار زیباست. در انتهای ساقه هایش انشعابات چتر مانند جالبی بوجود آمده است. اصل این گیاه محتوی مواد ذخیره ییست که بمصرف تغذیه زارعان و دهقانان میرسد. از الیاف ساقه های قابل انعطاف این گیاه یک نوع کاغذ می سازند پاپیروس بابیروس ابردی درخت کاغذ مصری جگن نیل پاپروس حقی حفاء. نوعی خرمای خوب سنگ اشکنک
نوا و آهنگ خوش آیند را گویند و آن مایه اصلی موسیقی است. بتعبیر دیگر اصوات موزون و متوالی است که بگوش خوش آیند باشد، ملودی ممکن است با ساز یا آواز تنها اجرا شود. در این صورت آنرا یک صدایی گویند. وقتی که چند صدایی باشد با چند ساز یا آواز اجرا میشود توضیح ملودی همان نغمه است (نظری بموسیقی ج 1 ص 148)
نوا و آهنگ خوش آیند را گویند و آن مایه اصلی موسیقی است. بتعبیر دیگر اصوات موزون و متوالی است که بگوش خوش آیند باشد، ملودی ممکن است با ساز یا آواز تنها اجرا شود. در این صورت آنرا یک صدایی گویند. وقتی که چند صدایی باشد با چند ساز یا آواز اجرا میشود توضیح ملودی همان نغمه است (نظری بموسیقی ج 1 ص 148)