- بغثر
- چرکین شتر فربه
معنی بغثر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باستثنا، بجز، بدون، مگر
فرو فرستاره، بارش پیاپی، زرد شدن گیاه از باران بسیار
کانا (جاهل) گول نادان
فرو مایه پشماکند زنگاری از رنگ ها
پروش جوشی که از اندام برآید، آبخیز جوش و دانه ریز که روی پوست پیدا شود. واحد آن بثره، جمع بثور
آبله ریزه که روی پوست بدن ایجاد می شود، جوش