حمله کردن و سخت گرفتن بر کسی: بطش به بطشاً. (ناظم الاطباء). حمله کردن بر کسی و سخت گرفتن بر وی یا بطش سخت گرفتن است در هر چیز که باشد. و منه الحدیث: ماذا موسی باطش بجانب العرش. (از منتهی الارب). سخت گرفتن و حمله کردن. (غیاث) (از اقرب الموارد) (فرهنگ نظام) (آنندراج). سخت گرفتن. (ترجمان علامۀ تهذیب عادل ص 26) (تاج المصادر بیهقی).
حمله کردن و سخت گرفتن بر کسی: بطش به بطشاً. (ناظم الاطباء). حمله کردن بر کسی و سخت گرفتن بر وی یا بطش سخت گرفتن است در هر چیز که باشد. و منه الحدیث: ماذا موسی باطش بجانب العرش. (از منتهی الارب). سخت گرفتن و حمله کردن. (غیاث) (از اقرب الموارد) (فرهنگ نظام) (آنندراج). سخت گرفتن. (ترجمان علامۀ تهذیب عادل ص 26) (تاج المصادر بیهقی).
بهره، حصه، نصیب، قسمت، واحدی از یک سازمان که کار ویژه ای را بر عهده دارد مثلاً بخش امور مالی، قسمتی از یک کتاب، مقاله، جزوه و مانند آنکه دارای استقلال نسبی است، در ریاضیات تقسیم، قسمتی از یک شهرستان که از چند دهستان تشکیل شود، قسمتی از یک شهر که دارای نوعی همگونی واحد است مثلاً بخش مرفه نشین، در علم زبانشناسی یک واحد صوتی مرکب از یک حرف صدادار و یک یا چند حرف صامت، هجا، سیلاب، پسوند متصل به واژه به معنای بخشنده مثلاً جان بخش، آزادی بخش، بن مضارع بخشیدن، سرنوشت بخش کردن: قسمت کردن، بهره بهره کردن، تقسیم
بهره، حصه، نصیب، قسمت، واحدی از یک سازمان که کار ویژه ای را بر عهده دارد مثلاً بخش امور مالی، قسمتی از یک کتاب، مقاله، جزوه و مانندِ آنکه دارای استقلال نسبی است، در ریاضیات تقسیم، قسمتی از یک شهرستان که از چند دهستان تشکیل شود، قسمتی از یک شهر که دارای نوعی همگونی واحد است مثلاً بخش مرفه نشین، در علم زبانشناسی یک واحد صوتی مرکب از یک حرف صدادار و یک یا چند حرف صامت، هجا، سیلاب، پسوند متصل به واژه به معنای بخشنده مثلاً جان بخش، آزادی بخش، بن مضارعِ بخشیدن، سرنوشت بخش کردن: قسمت کردن، بهره بهره کردن، تقسیم
بطشه شدت:اهالی بمقال... ناطق شده مانند مور بطشت. بطشت و طاس وحشت و دهشت افتاده... (درۀ نادره چ 1341 هجری شمسی انجمن آثار ملی ص 359). و رجوع به بطشه شود
بطشه شدت:اهالی بمقال... ناطق شده مانند مور بِطَشِت. بَطْشَت و طاس وحشت و دهشت افتاده... (درۀ نادره چ 1341 هجری شمسی انجمن آثار ملی ص 359). و رجوع به بطشه شود
برش، قطع، کات (Cut) در هنگام فیلمبرداری به فرمانی از سوی کارگردان یا افراد مرتبط برای قطع کار دوربین صدا و بازی معمولا پس از برداشت کامل نما یا عدم رضایت کارگردان از نماهای فیلمبرداری شده گفته می شود، کات در تدوین فیلم به معنی انتقال از نمایی به نمای دیگر برای اندازه سازی نما به لحاظ زمانی مکانی و حرکتی که با بریدن (Cutting) بخشهایی از نگاتیوهای برداشت شده و چسباندن (Joining) آنها به هم حاصل میشود. تغییر ناگهانی از نمایی به نمای دیگر و عمل برش زدن فیلم در روی میز تدوین، ، کات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در دست کارگردان و تدوین گر، نقش بسیار مهمی در روایت داستان و خلق احساسات مختلف در مخاطب دارد.
برش، قطع، کات (Cut) در هنگام فیلمبرداری به فرمانی از سوی کارگردان یا افراد مرتبط برای قطع کار دوربین صدا و بازی معمولا پس از برداشت کامل نما یا عدم رضایت کارگردان از نماهای فیلمبرداری شده گفته می شود، کات در تدوین فیلم به معنی انتقال از نمایی به نمای دیگر برای اندازه سازی نما به لحاظ زمانی مکانی و حرکتی که با بریدن (Cutting) بخشهایی از نگاتیوهای برداشت شده و چسباندن (Joining) آنها به هم حاصل میشود. تغییر ناگهانی از نمایی به نمای دیگر و عمل برش زدن فیلم در روی میز تدوین، ، کات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در دست کارگردان و تدوین گر، نقش بسیار مهمی در روایت داستان و خلق احساسات مختلف در مخاطب دارد.