جدول جو
جدول جو

معنی بشکه - جستجوی لغت در جدول جو

بشکه
ظرف چوبی یا فلزی بزرگ استوانه ای شکم دار برای آب، شراب، نفت یا مایع دیگر
تصویری از بشکه
تصویر بشکه
فرهنگ فارسی عمید
بشکه
(بُ کَ / کِ)
ظرف چوبین شکم دار متشکل از تخته های خمیده با دو انتهای مسطح مدور که بوسیلۀ حلقه های آهنین چندی بهم وصل شده اند و بمصرف نگهداری شراب و یا آب و نفت میرسد.
چلیک. بشکۀ آب: آب را با بشکه می آورند.
لغت نامه دهخدا
بشکه
ظرف چوبین بزرگ سر بسته برای آب
تصویری از بشکه
تصویر بشکه
فرهنگ لغت هوشیار
بشکه
((بُ کِ))
ظرف بزرگ شکم دار به شکل استوانه برای آب یا شراب، چلیک
تصویری از بشکه
تصویر بشکه
فرهنگ فارسی معین
بشکه
پیت، چلیک، واحداندازه گیری نفت، بسیار چاق، خیکی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بشکه
تعبیر خواب بشکه 1ـ دیدن بشکه ای پر در خواب، علامت آن است که اوقاتی خوش در جشن و سرور خواهید داشت. 2ـ اگر در خواب بشکه ای تهی ببینید، دلالت بر آن دارد که زندگی شما تحت تأثیر عوامل بیرونی از هر گونه شادمانی و آرامش، تهی می شود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بشکو
تصویر بشکو
(دخترانه)
شرکت سهامی (نگارش کردی: بهشک)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشره
تصویر بشره
ظاهر پوست بدن، روی پوست بدن انسان، روی، چهره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشکوه
تصویر بشکوه
باشکوه، دارای شکوه، باشوکت و هیبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوکه
تصویر بوکه
مخفّف واژۀ بود که، بوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشکل
تصویر بشکل
بسکله، کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه، پانه، فهانه، تنبه، مدنگ، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشکم
تصویر بشکم
ایوان، صفه، برای مثال از شبستان به بشکم آمد شاه / گشت بشکم ز دلبران چون ماه (رودکی - ۵۴۶)، بارگاه، خانۀ تابستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برکه
تصویر برکه
گودال آب، تالاب، استخر طبیعی، استخر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بکشه
تصویر بکشه
زخم یا ورمی که در شکم یا گردن پیدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبکه
تصویر شبکه
هر چیز سوراخ سوراخ، تور ماهیگیری، دام صیاد
چند مؤسسه یا دستگاه وابسته به هم که در یک رشته کار می کنند، مفرد واژۀ شباک و شبکات،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبکه
تصویر شبکه
هر چیز سوراخ سوراخ را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشکه
تصویر خشکه
نوعی آهن زود شکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکه
تصویر برکه
استخر کوچک، حوض آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوکه
تصویر بوکه
کلمه تمنی کاشکی کاش، کلمه استثنا مگر، امید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکشه
تصویر بکشه
زخمی که در روی شکم یا گردن پیدا شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلکه
تصویر بلکه
شاید، بسا که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشره
تصویر بشره
ظاهر پوست آدمی، روی پوست بدن انسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکن
تصویر بشکن
آوازی که از انگشتان شخص در حال رقص وغیر آن بیرون آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسکه
تصویر بسکه
چندانکه ظنقدر که یا از بسکه. چندانکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشمه
تصویر بشمه
پوستی که هنوز آن را دباغت نکرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکوه
تصویر بشکوه
باشکوه وعظمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکفه
تصویر بشکفه
شکوفه و بهار درخت، گل، قی استفراغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکنه
تصویر بشکنه
کلید کلیدان، تنه درخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکم
تصویر بشکم
بارگاه، ایوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکله
تصویر بشکله
بشکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکل
تصویر بشکل
کجک کلید چوب کجی که کلیدان را بدان گشایند بشکله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشته
تصویر بشته
اسپانیولی چچم شلمک ازگیاهان چچم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبکه
تصویر شبکه
تار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برکه
تصویر برکه
آبگیر، تالاب
فرهنگ واژه فارسی سره
پنجره
فرهنگ گویش مازندرانی