- بسیجیدن
- تهیه
معنی بسیجیدن - جستجوی لغت در جدول جو
- بسیجیدن
- کار سازی کردن واستمداد نمودن، آراستن، حاضر کردن
- بسیجیدن
- آماده کردن، مهیا ساختن، سامان دادن، آماده کردن ساز و سامان سفر، آهنگ کردن
- بسیجیدن ((بَ دَ))
- آماده شدن، قصد کردن، تدبیر کردن، سامان دادن، سیچیدن، سیجیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پوشیدن ساز جنگ، ساز سفر کردن، تدبیر کردن، سامان دادن، کاری را آراسته و مهیا و آماده کردن، انجام دادن، قصد کردن آهنگ کردن ازاده نمودن
پرده کشیدن، آماده کردن، حاضر کردن
مهیا، آماده شده، سامان داده شده
بسیجیدن، برای مثال کنون رزم گردان بسیچد همی / سر از رای و تدبیر پیچد همی (دقیقی - ۱۱۴)
بسیجیدن، توضیح استاد هنینگ پس از ذکر پسیچیدن و ارتباط آن با سغذی گوید: لازم است یاد آور شویم که سیچیدن از تحلیل غلط تلفظ خطای بسیچ ناشی شده و درحقیقت هرگز وجود نداشته است (رجوع کنید برهان مصحح م معین: سیچیدن) مع هذا استعمال شده: نیاید به کار من این کار جنگ کجا سوسه سیجد بجنگ پلنگ. (فردوسی) انتساب این بیت بفردوسی مشکوک است. فردوسی بسیچیدن و مشتقات آن را به همین صورت آورده منتهی ولف در فهرست خود سیچیدن را اصل و ب را زاید پنداشته و مشتقات این مصدر را هم ذیل سیچیدن و هم بسیچیدن نقل کرده است. امیر خسرو سیچ (از همین ریشه (را به کار برده
سیچیدن، بسیچیدن، بسیجیدن، مهیا ساختن، تهیه دیدن، نظم و ترتیب دادن، سامان دادن
لمس کردن
اسم بسیجیدن، آماده کننده مهیا کننده، پوشنده ساز جنگ، کسی که سامان و استعداد کاری کند، اراده کننده قصد کننده
در آغوش گرفتن غلغلیج کردن نوازش کردن
مهیا وآماده شده
ستیزه ولجالت کردن، مجادله، منازعه
تماس پیدا کردن، لمس کردن
مشروب کردن آب دادن
ریزه ریزه شدن
ریختن، پاشیدن
لمس کردن دست سودن، سودن عضوی برعضو دیگر
بشوریدن، لعن کردن، نفرین کردن
آماده کننده، آهنگ کننده
مهیا شدن، آماده گشتن، ساخته شدن
لمس کردن، دست مالیدن، دست زدن به چیزی
پرماسیدن، پساویدن، بپسودن، ببسودن، پسودن، بساو، سودن، پرواسیدن، بسودن، پرماس، برماسیدن
پرماسیدن، پساویدن، بپسودن، ببسودن، پسودن، بساو، سودن، پرواسیدن، بسودن، پرماس، برماسیدن
وزیشان یکان یکان همی بگیرد و سرهمی گسیلد و همی افکند و ایشان او را همی نبینند
کمک کردن یاری کردن
چیزی را از غربال گذراندن نرمه چیزی را از مو بیز بیرون کردن
لازم بودن واجب بودن ضرور بودن
بو کردن
برابر کردن، مقایسه کردن، وزن، اندازه
بسیجیدن، توضیح استاد هنینگ پس از ذکر پسیچیدن و ارتباط آن با سغذی گوید: لازم است یاد آور شویم که سیچیدن از تحلیل غلط تلفظ خطای بسیچ ناشی شده و درحقیقت هرگز وجود نداشته است (رجوع کنید برهان مصحح م معین: سیچیدن) مع هذا استعمال شده: نیاید به کار من این کار جنگ کجا سوسه سیجد بجنگ پلنگ. (فردوسی) انتساب این بیت بفردوسی مشکوک است. فردوسی بسیچیدن و مشتقات آن را به همین صورت آورده منتهی ولف در فهرست خود سیچیدن را اصل و ب را زاید پنداشته و مشتقات این مصدر را هم ذیل سیچیدن و هم بسیچیدن نقل کرده است. امیر خسرو سیچ (از همین ریشه (را به کار برده