- بساوایی
- لامسه
معنی بساوایی - جستجوی لغت در جدول جو
- بساوایی
- یکی از حواس پنجگانه انسان
- بساوایی
- از حواس پنج گانۀ انسان که سردی، گرمی، زبری و نرمی اشیا را به وسیلۀ پوست درمی یابد، لامسه
- بساوایی ((بِ))
- لمس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرمسیری منسوب به استوا آن چیز یا آن کس که وابسته بمنطقه های گرمسیر دورادور خط استوا باشد
بیچیزی تهیدستی، بیچارگی بی سر و سامانی، ناتوانی درماندگی
آشنایی به خواندن و نوشتن
منسوب به بخارا از اهل بخارا بخاری
تهیدستی، بیچارگی، بی سر و سامانی
از مردم بخارا، تهیه شده در بخارا
Stoic, Tropical
стоический , тропический
stoisch, tropisch
стоїчний , тропічний
stoicki, tropikalny
坚忍的 , 热带的
estoico, tropical
stoico, tropicale
estoico, tropical
stoïque, tropical
stoïcijns, tropisch
สโตอิค , เขตเขตร้อน
stoik, tropis
أستاذيٌّ , إتقانٌ
निराकार , उष्णकटिबंधीय
נחרץ , טרופי
ストイック , 熱帯の
스토익 , 열대의
stoik, tropikal
stoiki, ya tropiki
ধৈর্যশীল , আঞ্চলিক
مستقل , استوائی
افتضاح
خالصی