معنی بساوایی - فرهنگ فارسی عمید
معنی بساوایی
- بساوایی
- از حواس پنج گانۀ انسان که سردی، گرمی، زبری و نرمی اشیا را به وسیلۀ پوست درمی یابد، لامسه
تصویر بساوایی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بساوایی
استوایی
- استوایی
- گرمسیری منسوب به استوا آن چیز یا آن کس که وابسته بمنطقه های گرمسیر دورادور خط استوا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
بینوایی
- بینوایی
- بیچیزی تهیدستی، بیچارگی بی سر و سامانی، ناتوانی درماندگی
فرهنگ لغت هوشیار