جدول جو
جدول جو

معنی بخارایی

بخارایی
از مردم بخارا، تهیه شده در بخارا
تصویری از بخارایی
تصویر بخارایی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بخارایی

بخارایی

بخارایی
بخارائی. رجوع به بخارائی و بخاری شود، واماندن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

بخارائی

بخارائی
از بخارا. بخاری. منسوب به بخارا. (ناظم الاطباء). بخاری. آنچه از بخارا خیزد چون پوست بخارائی، آلوی بخارائی، زبان بخارائی. توت بخارائی قسمی توت سفید کم شیرینی و لطیف و بی دانه است بخراسان. و رجوع به کتاب لهجۀ بخارائی تألیف رجائی شود. و هم چنین رجوع به بخاری شود، دفن کردن. (آنندراج). خاک کردن:
سپهر را ز لباس عزا برون آریم
سر بریدۀ خورشید را به خاک کنیم.
سلیم
لغت نامه دهخدا

بساوایی

بساوایی
از حواس پنج گانۀ انسان که سردی، گرمی، زبری و نرمی اشیا را به وسیلۀ پوست درمی یابد، لامسه
بساوایی
فرهنگ فارسی عمید