آزاد بودن، رها بودن از قید و بند، زندانی یا اسیر نبودن، رهایی، خلاصی، حق انجام دادن افکار و خواسته ها بر اساس ارادۀ خود، جوانمردی، گسستگی از تعلقات، وارستگی، برای مثال نعمتی بهتر از آزادی نیست / بر چنین مائده کفرآنچه کنم (خاقانی - ۲۵۲)، مقابل بندگی، بنده نبودن
آزاد بودن، رها بودن از قید و بند، زندانی یا اسیر نبودن، رهایی، خلاصی، حق انجام دادن افکار و خواسته ها بر اساس ارادۀ خود، جوانمردی، گسستگی از تعلقات، وارستگی، برای مِثال نعمتی بهتر از آزادی نیست / بر چنین مائده کفرآنچه کنم (خاقانی - ۲۵۲)، مقابلِ بندگی، بنده نبودن
حریت آزادگی مقابل بندگی رقیت عبودیت، آزاد مردی، رهایی خلاص، شادی خرمی، استراحت آرامش، جدایی دوری، شکر سپاس حق شناسی. تاءلم تاثر توجع رنج الم: ابی آنکه بد هیچ بیماری نه از دردها هیچ آزاریی (فردوسی)، آزارنده زننده: سخن در نامه آزاری چنان بود که خون از حرفهای او چکان بود. (ویس و رامین)
حریت آزادگی مقابل بندگی رقیت عبودیت، آزاد مردی، رهایی خلاص، شادی خرمی، استراحت آرامش، جدایی دوری، شکر سپاس حق شناسی. تاءلم تاثر توجع رنج الم: ابی آنکه بد هیچ بیماری نه از دردها هیچ آزاریی (فردوسی)، آزارنده زننده: سخن در نامه آزاری چنان بود که خون از حرفهای او چکان بود. (ویس و رامین)