جدول جو
جدول جو

معنی برگریزان - جستجوی لغت در جدول جو

برگریزان
فصل پائیز که برگ درختان میریزد
تصویری از برگریزان
تصویر برگریزان
فرهنگ لغت هوشیار
برگریزان
((بَ))
زمانی که برگ های درختان به زمین فرومی ریزد، پاییز، خزان
تصویری از برگریزان
تصویر برگریزان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برگ ریزان
تصویر برگ ریزان
خزان، فصل پاییز که برگ درختان می ریزد، برای مثال شرط است که وقت برگ ریزان / خونابه شود ز برگ، ریزان (نظامی۳ - ۵۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پر ریزان
تصویر پر ریزان
صفت پر ریختن، عمل تولک رفتن مرغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگ رزان
تصویر برگ رزان
زرد شدن برگ، برگ ریزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگردان
تصویر برگردان
ترجمه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باریزان
تصویر باریزان
(دخترانه)
رواج، برکت (نگارش کردی: باژان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برگردان
تصویر برگردان
کاربن، کپیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگردان
تصویر برگردان
پسوند متصل به واژه به معنای برگرداننده مثلاً نوار برگردان، ترجمه مثلاً برگردان فارسی کتاب، قسمتی از لباس که به بیرون تا می شود، در موسیقی قسمت تکرار شونده در یک آواز، در موسیقی گوشه ای در دستگاه شور، کاربن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگردان
تصویر برگردان
((بَ گَ))
برگردانده شده، ترجمه شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگریز
تصویر برگریز
زمانی که برگهای درختان بزمین فرو ریزد خزان پاییز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریزان
تصویر گریزان
فرار کرده، در حال فرار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریزان
تصویر گریزان
گریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریزان
تصویر گریزان
گریزنده، در حال فرار
فرهنگ فارسی معین
ускользающий
دیکشنری فارسی به روسی
এড়িয়ে চলা
دیکشنری فارسی به بنگالی