- برگریزان
- فصل پائیز که برگ درختان میریزد
معنی برگریزان - جستجوی لغت در جدول جو
- برگریزان ((بَ))
- زمانی که برگ های درختان به زمین فرومی ریزد، پاییز، خزان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خزان، فصل پاییز که برگ درختان می ریزد، برای مثال شرط است که وقت برگ ریزان / خونابه شود ز برگ، ریزان (نظامی۳ - ۵۱۴)
صفت پر ریختن، عمل تولک رفتن مرغ
زرد شدن برگ، برگ ریزان
ترجمه
کاربن، کپیه
پسوند متصل به واژه به معنای برگرداننده مثلاً نوار برگردان، ترجمه مثلاً برگردان فارسی کتاب، قسمتی از لباس که به بیرون تا می شود، در موسیقی قسمت تکرار شونده در یک آواز، در موسیقی گوشه ای در دستگاه شور، کاربن
زمانی که برگهای درختان بزمین فرو ریزد خزان پاییز
فرار کرده، در حال فرار
گریختن
گریزنده، در حال فرار
Elusive
elusivo
entglisch
nieuchwytny
ускользающий
уникаючий
esquivo
fuyant
elusivo
ontwijkend
छलांग
menghindar
חמקמק
难以捉摸的
kaybolan
kuepuka
หลบหนี
এড়িয়ে চলা
گریزاں