دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از زه آب دره سگر و محصول آن غلات، حبوب، لبنیات، صیفی، توتون و میوه است. این ده در دو محل بفاصله یک کیلومتر واقع و مشهور به علیا و سفلی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان گوران شهرستان شاه آباد. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از زه آب دره سگر و محصول آن غلات، حبوب، لبنیات، صیفی، توتون و میوه است. این ده در دو محل بفاصله یک کیلومتر واقع و مشهور به علیا و سفلی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5)
تجربه، امتحان، آزمایش، رنج، حسرت، آرزو، سحر، جادو، فریب، برای مثال همه مر تو را بند و تنبل فروخت / به اروند چشم خرد را بدوخت (فردوسی - ۲/۳۳۷)، فر و شکوه، شوکت، تندی، تند و تیز، چالاک، نیرومند
تجربه، امتحان، آزمایش، رنج، حسرت، آرزو، سِحر، جادو، فریب، برای مِثال همه مر تو را بند و تنبل فروخت / به اروند چشم خرد را بدوخت (فردوسی - ۲/۳۳۷)، فر و شکوه، شوکت، تندی، تند و تیز، چالاک، نیرومند
جاچراغی که از شیشه درست کنند و چراغ را در آن بگذارند که باد آن را خاموش نکند، مردنگی، چراغ پرهیز، فانوس، چراغ واره، چراغ بره، چراغ بادی، قندیل، چراغدان، چراغبانه
جاچراغی که از شیشه درست کنند و چراغ را در آن بگذارند که باد آن را خاموش نکند، مَردَنگی، چِراغ پَرهیز، فانوس، چِراغ وارِه، چِراغ بَرِه، چِراغِ بادی، قِندیل، چِراغدان، چِراغبانِه
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. سکنۀ آن 281 تن است. آب آن از سه رشته چشمه و محصول آن غلات و حبوب و سردرختی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. سکنۀ آن 281 تن است. آب آن از سه رشته چشمه و محصول آن غلات و حبوب و سردرختی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
پرونده. سله و سبد و بستۀ قماش، که به عربی رزمه خوانند. (از برهان). سلۀ قماش، أی سبد و بغچۀ جامه. (شرفنامۀ منیری). شملۀ قماش. (لغت فرس اسدی) : خواجه به برونده اندرآمد ایدر اکنون معجب شده ست از بر رهوار. آغاجی. ورجوع به پرونده شود
پرونده. سله و سبد و بستۀ قماش، که به عربی رَزمه خوانند. (از برهان). سلۀ قماش، أی سبد و بغچۀ جامه. (شرفنامۀ منیری). شملۀ قماش. (لغت فرس اسدی) : خواجه به برونده اندرآمد ایدر اکنون معجب شده ست از بر رهوار. آغاجی. ورجوع به پرونده شود