مخفف باروری. مثمر بودن. رجوع به برور و باروری شود، ظاهر شدن و آشکار شدن برق. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، ترسیدن و بیم کردن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به برق شود
مخفف باروری. مثمر بودن. رجوع به برور و باروری شود، ظاهر شدن و آشکار شدن برق. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، ترسیدن و بیم کردن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به بَرَق شود
زبانی از خانوادۀ زبان های سامی - حامی که با زبان عربی مخلوط شده و قسمت عمدۀ لغات آن عربی است نوعی نان سنتی ضخیم، این نوع نان پس از انقلاب مشروطه، به وسیلۀ قوم بربر در برخی شهرهای ایران رواج یافت
زبانی از خانوادۀ زبان های سامی - حامی که با زبان عربی مخلوط شده و قسمت عمدۀ لغات آن عربی است نوعی نان سنتی ضخیم، این نوع نان پس از انقلاب مشروطه، به وسیلۀ قوم بربر در برخی شهرهای ایران رواج یافت