جدول جو
جدول جو

معنی برمخ - جستجوی لغت در جدول جو

برمخ(بَ مَ)
مخالفت و خودرأیی و عاق و عاصی شدن. (برهان). مخالفت و خودرأیی و نافرمانی با پدر و مادر. (آنندراج). خودخواهی و عاق شدگی و عصیان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
برمخ
مخالفت عصیان، خودرایی خودخواهی، عاق شدگی
تصویری از برمخ
تصویر برمخ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برمک
تصویر برمک
(پسرانه)
عنوان اجداد خاندان برمکیان و در اصل عنوان و لقبی بوده که به رئیس روحانی معبد بودایی بلخ می دادند، برمک معروف پدربزرگ یحیی وزیر مشهور هارون الرشید است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برچخ
تصویر برچخ
نیزۀ کوچک، برای مثال از خنجر دورویه سه کشور گرفتنش / وز برچخ سه پایه دو سلطان شکستنش (خاقانی۲ - ۷۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برمچ
تصویر برمچ
دست مالی، لمس، لامسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
حائل و فاصله بین دو چیز، عالم بین دنیا و آخرت، از هنگام مرگ تا روز قیامت، کنایه از تشویش، نگرانی، سردرگمی، در علم جغرافیا قطعۀ زمین باریکی میان دو دریا که دو قطعه خشکی وسیع را به یکدیگر متصل می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برمه
تصویر برمه
اسکنه، وسیلۀ فلزی دسته داری که نجاران برای سوراخ کردن چوب و یا ایجاد شیار به کار می برند، ماهه، پرمه، پرماه، پرما، برماه، بهرمه
فرهنگ فارسی عمید
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی افزاری است درودگر انرا که بوسیله آن چوب و تخته را سوراخ کنند مثقب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
باز داشتن میان دو چیز، عالم بین دنیا وآخرت (از مرگ تا قیامت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمچ
تصویر برمچ
لمس دست کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمج
تصویر برمج
لمس دست کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمت
تصویر برمت
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمچ
تصویر برمچ
((بَ مَ))
لمس، دست کشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
((بَ زَ))
حایل بین دو چیز، حد فاصل میان بهشت و جهنم، ناراحت، عصبانی، ناخشنود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
Purgatory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
purgatoire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
penyucian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
প্রায়শ্চিত্তস্থান
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
toharani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
연옥
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
煉獄
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
כור המצרף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
नरक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
чистилище
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
ไฟชำระ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
vagevuur
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
purgatorio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
purgatorio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
purgatório
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
炼狱
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
czyściec
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
Fegefeuer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
чистилище
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برزخ
تصویر برزخ
برزخ
دیکشنری فارسی به اردو