آتش، آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود می آید و دارای روشنی و حرارت است، تش، ورزم، انیسه، وراغ، نار، مخ، آذر، اخگر برای مثال ز برزین دهقان و افسون زند / برآورده دودی به چرخ بلند (نظامی5 - ۸۵۷)
آتَش، آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود می آید و دارای روشنی و حرارت است، تَش، وَرَزم، اَنیسِه، وَراغ، نار، مَخ، آذَر، اَخگَر برای مِثال ز برزین دهقان و افسون زند / برآورده دودی به چرخ بلند (نظامی5 - ۸۵۷)
عمیدالدین اسعد بن نصر انصاری. وزیر سعد بن زنگی، اتابک فارس. وی پس از رکن الدین صلاح کرمانی به وزارت رسید و در زمان اتابکی سعد بن زنگی به سفارت نزد سلطان محمد خوارزمشاه رفت و پس از وفات سعد بن زنگی که سلطنت به پسر او ابوبکر رسید به تهمت مکاتبۀ با محمد خوارزمشاه دستگیر و در قلعۀ اشکنوان محبوس شد و پس از پنج یا شش ماه در جمادی الاولی یا جمادی الثانیۀ سال 624 ه. ق. درگذشت. و بیشتر شهرت او بواسطۀ قصیده ای است که در شکایت از روزگار در حبس سرود، مشتمل بر 111 بیت، و تاج الدین پسر او آن اشعار را بر دیوار قلعه نوشت. اول قصیده این است: من یبلغن ّ حمامات ببطحاء ممتّعات بسلسال و خضراء. و این رباعی فارسی نیز از اوست: ای وارث تاج و ملکت و افسر سعد بخشای خدای را بجان و سر سعد بر من که چو نام خویشتن تا هستم همچون الف ایستاده ام بر سر سعد
عمیدالدین اسعد بن نصر انصاری. وزیر سعد بن زنگی، اتابک فارس. وی پس از رکن الدین صلاح کرمانی به وزارت رسید و در زمان اتابکی ِ سعد بن زنگی به سفارت نزد سلطان محمد خوارزمشاه رفت و پس از وفات سعد بن زنگی که سلطنت به پسر او ابوبکر رسید به تهمت مکاتبۀ با محمد خوارزمشاه دستگیر و در قلعۀ اشکنوان محبوس شد و پس از پنج یا شش ماه در جمادی الاولی یا جمادی الثانیۀ سال 624 هَ. ق. درگذشت. و بیشتر شهرت او بواسطۀ قصیده ای است که در شکایت از روزگار در حبس سرود، مشتمل بر 111 بیت، و تاج الدین پسر او آن اشعار را بر دیوار قلعه نوشت. اول قصیده این است: من یبلغن ّ حمامات ببطحاء ممتّعات بسلسال و خضراء. و این رباعی فارسی نیز از اوست: ای وارث تاج و ملکت و افسر سعد بخشای خدای را بجان و سر سعد بر من که چو نام خویشتن تا هستم همچون الف ایستاده ام بر سر سعد
از بزرگترین و پرجمعیت ترین کشورهای آمریکایی جنوبی است. وسعت آن بالغ بر 8483169 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 63101627 تن است و پایتختش ریودوژانیرو و از شهرهای مهمش سائوپولو، رسیف، سالوادرپورتواککر، بلوهوریزنت و بلم است. رود خانه عظیم آمازون و شعبه هایش در آن کشور از مغرب و کوههای غربی آمریکای جنوبی سرچشمه می گیرد و به طرف مشرق جریان پیدا میکند برزیل دارای جنگلهای وسیع و انبوه منطقۀ استوائی است. مردم برزیل کاتولیک و پرتستان و بزبان پرتقالی سخن می گویند و حکومت آنجا جمهوری است. (فرهنگ فارسی معین)
از بزرگترین و پرجمعیت ترین کشورهای آمریکایی جنوبی است. وسعت آن بالغ بر 8483169 کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود 63101627 تن است و پایتختش ریودوژانیرو و از شهرهای مهمش سائوپولو، رسیف، سالوادرپورتواککر، بلوهوریزنت و بلم است. رود خانه عظیم آمازون و شعبه هایش در آن کشور از مغرب و کوههای غربی آمریکای جنوبی سرچشمه می گیرد و به طرف مشرق جریان پیدا میکند برزیل دارای جنگلهای وسیع و انبوه منطقۀ استوائی است. مردم برزیل کاتولیک و پرتستان و بزبان پرتقالی سخن می گویند و حکومت آنجا جمهوری است. (فرهنگ فارسی معین)
گروه مردم. (منتهی الارب) (آنندراج). جماعت. سوار. سواران. (المعرب). ج، برازیق. (آنندراج) (منتهی الارب). و این فارسی معرب است. ج، برازق. و رجوع به المعرب جوالیقی ص 55 شود
گروه مردم. (منتهی الارب) (آنندراج). جماعت. سوار. سواران. (المعرب). ج، برازیق. (آنندراج) (منتهی الارب). و این فارسی معرب است. ج، برازق. و رجوع به المعرب جوالیقی ص 55 شود
در شاهنامه این نام گاه مستقلاً و گاه به دنبال کلمات دیگر چون آذربرزین و خرادبرزین و رامبرزین و غیره آمده است. رجوع به این کلمات مرکب در جای خود و رجوع به فهرست لغات شاهنامۀ ولف شود
در شاهنامه این نام گاه مستقلاً و گاه به دنبال کلمات دیگر چون آذربرزین و خرادبرزین و رامبرزین و غیره آمده است. رجوع به این کلمات مرکب در جای خود و رجوع به فهرست لغات شاهنامۀ ولف شود
آذربرزین مهر. یکی از سه آتشکدۀ مهم عهد ساسانیان است و درریوند خراسان و خاص کشاورزان بوده است: نبیرۀ جهانجوی گرگین منم همان آتش تیز برزین منم. فردوسی. بخاصه این دل بدبخت را بین که آتشگاه خردادست و برزین. فخرالدین اسعد (ویس و رامین). غم در جگر زد آتش برزین مرا و من از آب دیده دجله به برزن برآورم. خاقانی. رجوع به آذر برزین مهر شود
آذربرزین مهر. یکی از سه آتشکدۀ مهم عهد ساسانیان است و درریوند خراسان و خاص کشاورزان بوده است: نبیرۀ جهانجوی گرگین منم همان آتش تیز برزین منم. فردوسی. بخاصه این دل بدبخت را بین که آتشگاه خردادست و برزین. فخرالدین اسعد (ویس و رامین). غم در جگر زد آتش برزین مرا و من از آب دیده دجله به برزن برآورم. خاقانی. رجوع به آذر برزین مهر شود
نام آتشکده ای که لهراسب آن را به بلخ بنا نهاد: به گه رفتن کان ترک من اندر زین شد دل من زان زین آتشکدۀ برزین شد. ابوشکور. یکی آذری ساخت برزین بنام که بد با بزرگی و با فر و کام. فردوسی. بزرگان از آن کار غمگین شدند بر آذر پاک برزین شدند. فردوسی. بگفت این و نشست آنگاه بر زین روان شد سوی آتشگاه برزین. زراتشت بهرام
نام آتشکده ای که لهراسب آن را به بلخ بنا نهاد: به گه رفتن کان ترک من اندر زین شد دل من زان زین آتشکدۀ برزین شد. ابوشکور. یکی آذری ساخت برزین بنام که بد با بزرگی و با فر و کام. فردوسی. بزرگان از آن کار غمگین شدند بر آذر پاک برزین شدند. فردوسی. بگفت این و نشست آنگاه بر زین روان شد سوی آتشگاه برزین. زراتشت بهرام
ایلیانیکولایویچ. مستشرق روسی (1818- 1896 میلادی) وی در قازان استاد زبانهای عربی و فارسی بود و در 1842 میلادی سفری به ایران کرد. از آثارش طبع قسمتی از جامعالتواریخ رشیدی و دستورزبان فارسی به روسی است. قسمت جامعالتواریخ طبع وی متعلق بتاریخ قبایل مغول و تاریخ اجداد چنگیزخان و تاریخ خود چنگیزخان است. رجوع به دایرهالمعارف فارسی و جهانگشای جوینی ج 1 صص 25- 27 شود
ایلیانیکولایویچ. مستشرق روسی (1818- 1896 میلادی) وی در قازان استاد زبانهای عربی و فارسی بود و در 1842 میلادی سفری به ایران کرد. از آثارش طبع قسمتی از جامعالتواریخ رشیدی و دستورزبان فارسی به روسی است. قسمت جامعالتواریخ طبع وی متعلق بتاریخ قبایل مغول و تاریخ اجداد چنگیزخان و تاریخ خود چنگیزخان است. رجوع به دایرهالمعارف فارسی و جهانگشای جوینی ج 1 صص 25- 27 شود