جدول جو
جدول جو

معنی برزآذر - جستجوی لغت در جدول جو

برزآذر
(پسرانه)
مرکب از برز (شکوه، جلال) + آذر (آتش)، نام برادر برز
تصویری از برزآذر
تصویر برزآذر
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برزمهر
تصویر برزمهر
(پسرانه)
مرکب از برز (نیرومند، باشکوه) + مهر (خورشید)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر قارن از سرداران بهرام گور پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برزیگر
تصویر برزیگر
زارع کشاورز زراعت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برزکار
تصویر برزکار
کشاورز، برزگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برزکار
تصویر برزکار
((بَ))
کشاورز، برزیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزیگر
تصویر برزیگر
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزکار
تصویر برزکار
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزفر
تصویر برزفر
(پسرانه)
دارای قامتی با شکوه، بلند پرواز، از سرداران کرد دوره هخامنشی (نگارش کردی: بهرزهف)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرآذر
تصویر فرآذر
(دخترانه)
شکوه آتش
فرهنگ نامهای ایرانی
پسر یا مردی که در پدر و مادر یا یکی از آن دو با شخص مشترک باشد اخ اخوی داداش بردر یا برادر پدر. عم عمو. یا برادر حقیقی. برادر از یک پدر و یک مادر. یا برادر دینی. هم کیش هم مذهب. یا برادر رضاعی. پسر یا مردی که با شخص از یک پستان شیر خورده باشد پسر دایه شخص. یا برادر شوهر. مردی که اخوی شوهر زنی باشد خوسره. یا برادر مادر. دایی خال خالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برزگر
تصویر برزگر
زارع، کشاورز، ورزگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآور
تصویر برآور
بارآورمیوه دهنده بارور (درخت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برحذر
تصویر برحذر
دور، بپرهیز، بحذر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگذر
تصویر برگذر
عابر، گذرنده، نماندنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآور
تصویر برآور
بارآور، هر درختی که میوه بدهد، درخت میوه دار، در بانکداری سرمایه ای که سود بدهد، پردوکتیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برزگر
تصویر برزگر
((بَ گَ))
زارع، کشاورز. برزیگر هم گویند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزگر
تصویر برزگر
کشاورز، کشتکار، دهقان
زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید