معنی برزکار برزکار کشاورز، کشتکار، دهقانبرزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، واستریوش، کشتبان تصویر برزکار فرهنگ فارسی عمید