جدول جو
جدول جو

معنی بربادرفته - جستجوی لغت در جدول جو

بربادرفته
تلف شده، ازدست رفته
تصویری از بربادرفته
تصویر بربادرفته
فرهنگ فارسی عمید
بربادرفته
پایمال شده، تلف شده، حیف ومیل شده، ضایع شده، هدررفته، خراب شده، ویران شده، منهدم شده
متضاد: آباد شده، معمور، نابودشده، نیست شده، فناشده، معدوم شده
متضاد: هستی یافته
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برباد رفته
تصویر برباد رفته
آنچه که باد آن را ببرد و پراکنده سازد، ضایع شده منهدم مخروب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برباد رفتن
تصویر برباد رفتن
تلف شدنضایع گشتن، رفتن و باز نگشتن، یا برباد رفتن سر. کشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر باد رفته
تصویر بر باد رفته
((~. رَ تَ یا تِ))
نابود شده
فرهنگ فارسی معین