وضع و حالت برگشته. (فرهنگ فارسی معین). بازگردیدگی. وارونی. واژگونی. انقلاب. برتافتگی. (یادداشت دهخدا). تغییر و واژگونی. (ناظم الاطباء). زؤاب. (از منتهی الارب). حول. (از دهار) : کمد، کمده، برگشتگی رنگ. (از منتهی الارب).
وضع و حالت برگشته. (فرهنگ فارسی معین). بازگردیدگی. وارونی. واژگونی. انقلاب. برتافتگی. (یادداشت دهخدا). تغییر و واژگونی. (ناظم الاطباء). زُؤاب. (از منتهی الارب). حِوَل. (از دهار) : کَمَد، کُمَده، برگشتگی رنگ. (از منتهی الارب).