جدول جو
جدول جو

معنی بخشیگری - جستجوی لغت در جدول جو

بخشیگری
(بَ گَ)
منصب و درجۀ حکومت کل و رتبۀ منشی گری. (ناظم الاطباء). عهده و خدمت سپهسالاری. (آنندراج).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بختیاری
تصویر بختیاری
(پسرانه)
خوشبختی، کامرانی، یکی از تیره های بزرگ کرد لرستان، یکی از لهجه های زبان کردی (نگارش کردی:بهختیاری)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بخشداری
تصویر بخشداری
شغل و عمل بخشدار، اداره ای که بخشدار در آنجا به کارهای مربوط به بخش رسیدگی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازیگری
تصویر بازیگری
شغل و عمل بازیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بختیاری
تصویر بختیاری
نیک بختی، اقبال، در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
شعبده. بازی نمودن. چشم بندی. فریب:
به بازیگری تیر بازه ببست
چو شد غرقه پیکانش بگشاد دست.
فردوسی.
جهان بازیگری داند مکن با این جهان بازی
که درمانی بدام او اگر چه تیز پروازی.
ناصرخسرو.
درآمد ببازیگری ساختن
چو گردون به انگشتری باختن.
نظامی.
، خزینۀ دولت. بیت المال. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
عصیان. بی فرمانی. (آنندراج) :
گروهی ز عقل و سیاست بری
در آنجا زده کوس باغیگری.
ملاعبداﷲ هاتفی (ازآنندراج) ، رفیع و بلندمرتبه، پاک نژاد، دانا. عاقل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
بربریت، توحش
فرهنگ لغت هوشیار
ندانمکاری ناآزمودگی تازه کاری بی تجربگی عدم وقوف. یابا ناشیگری. ناشیانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باغیگری
تصویر باغیگری
سرکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بختیاری
تصویر بختیاری
منسوب به بختیار، ایلی است، گوشه ای در دستگاه همایون
فرهنگ لغت هوشیار
عمل و شغل بخشدار، محلی که بخشدار در آن امور حوزه خود را اداره کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشداری
تصویر بخشداری
عمل و شغل بخشدار، محلی که بخشدار در آن حوزه خود را اداره کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
وحشيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
Brutality, Ferocity, Savageness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalité, férocité, sauvagerie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
ukatili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
وحشیّت , وحشی پنہ , وحشی پنہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
ความโหดร้าย , ความโหดร้าย , ความโหดร้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
kebrutalan, kebuasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
אכזריות , אכזריות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
残酷 , 凶暴 , 野蛮
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
残忍 , 凶猛 , 野蛮
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
क्रूरता , क्रूरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
잔인함 , 야만성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
অঙ্গীকার , নিষ্ঠুরতা , বর্বরতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalità, ferocia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
Brutalität, Wildheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
жорстокість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
жестокость , свирепость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalidad, ferocidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalidade, ferocidade, selvageria
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutaliteit, wreedheid
دیکشنری فارسی به هلندی