معنی بخشداری بخشداری عمل و شغل بخشدار، محلی که بخشدار در آن حوزه خود را اداره کند تصویر بخشداری فرهنگ فارسی معین
بخشداری بخشداری شغل و عمل بخشدار، اداره ای که بخشدار در آنجا به کارهای مربوط به بخش رسیدگی می کند فرهنگ فارسی عمید
بخشدار بخشدار کارمند وزارت کشور که چند دهستان را اداره می کند و تحت نظر فرماندار یا استاندار است فرهنگ فارسی عمید
بخشدار بخشدار دارندۀ بخش، گوشت سپل شتر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، گوشت بن انگشتان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گوشت بن انگشتان، نزدیک کف دست. (از اقرب الموارد) ، گوشتی که مایل بسفیدی بود از جهت فساد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) ، گوشت پاره ای که در چشم خانه روید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا