جدول جو
جدول جو

معنی بخشایش - جستجوی لغت در جدول جو

بخشایش
رحم، عفو، غفران، مغفرت
تصویری از بخشایش
تصویر بخشایش
فرهنگ واژه فارسی سره
بخشایش
در گذشتن از جرم و گناه و تقصیر عفو
تصویری از بخشایش
تصویر بخشایش
فرهنگ لغت هوشیار
بخشایش
درگذشتن از گناه کسی، عفو
تصویری از بخشایش
تصویر بخشایش
فرهنگ فارسی عمید
بخشایش
((بَ یِ))
درگذشتن. عفو کردن
تصویری از بخشایش
تصویر بخشایش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بخشایشگر
تصویر بخشایشگر
رحیم ورحم کننده، رئوف، رحمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشایشگر
تصویر بخشایشگر
بخشاینده، عفوکننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پخشایش
تصویر پخشایش
توزیع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برسایش
تصویر برسایش
فرسایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخشایی
تصویر تخشایی
کوشیدن سعی. یا اداره تخشایی. اداره تسلیحات (نظام)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخشایی
تصویر تخشایی
کارخانۀ مخصوص ارتش که در آن انواع اسلحه ساخته می شود، کارخانۀ اسلحه سازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخشایی
تصویر تخشایی
((تُ))
کوشایی و چالاکی، کارخانه اسلحه سازی
فرهنگ فارسی معین
از صورت های فلکی شمالی که به صورت مردی ایستاده که سری بریده در دست دارد تصویر شده، حامل راس الغول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخشایی
تصویر تخشایی
کوشایی، کوشنده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گشایش
تصویر گشایش
افتتاح، ایجاد، فتح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بشاشی
تصویر بشاشی
خوشرویی خندانی خوشرویی شادمانی بسیار همیشه خندانی بشاشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشین
تصویر بخشین
(دخترانه)
عفو کردن (نگارش کردی: بهخشین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بخشان
تصویر بخشان
(پسرانه)
منتشر کردن (نگارش کردی: بهخشان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حشایش
تصویر حشایش
حشیش ها، گیاههای خشک، جمع واژۀ حشیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشایش
تصویر کشایش
گشایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشایش
تصویر گشایش
گشودن، فتوح، فرج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشایش
تصویر گشایش
((گُ یِ))
گشودن، فتح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گشایش
تصویر گشایش
رهایی، حل شدن، در موسیقی گوشه ای در دستگاه ماهور، فراخی، وسعت، کنایه از فتح، تسخیر
گشایش یافتن: وسعت یافتن، فراخی پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشاش
تصویر خشاش
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بخشش
تصویر بخشش
عفو، اعطا، تقسیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بشاش
تصویر بشاش
مرد خنده رو، همیشه خندان، گشاده روی، خوش طبع، با روح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشی
تصویر بخشی
ناظر خرج، رئیس خزانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشش
تصویر بخشش
داد، دهش، عطا، انعام، عطیه، بخشندگی، کرم، جود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشا
تصویر بخشا
بخشاینده وبخشش کننده، عطا کننده وانعام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشاش
تصویر بشاش
خندان، خوشرو، خنده رو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شایش
تصویر شایش
امکان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خشای
تصویر خشای
خوش کننده، خوش آینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخشا
تصویر بخشا
بخشودن، بخشاینده، بخشنده، عطا کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشاش
تصویر بشاش
شادمان، شاد و خرم
خنده رو، گشاده رو، خندان، خوش رو، طلیق الوجه، بسّام، تازه رو، بسیم، فراخ رو، گشاده خد، روتازه، روباز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بخشش
تصویر بخشش
((بَ ش ِ))
داد، دهش، انعام، تقدیر، سرنوشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بشاش
تصویر بشاش
((بَ شّ))
گشاده روی، خوشروی، خوش منش
فرهنگ فارسی معین