جدول جو
جدول جو

معنی بحرانه - جستجوی لغت در جدول جو

بحرانه
(بَ نَ)
شهری است در یمن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهرانه
تصویر بهرانه
(دخترانه)
مرکب از بهر (سود، فایده) + انه (پسوند نسبت)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیرانه
تصویر بیرانه
ویرانه، جای خراب و ویران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
ویژگی اوضاع و احوال آشفته در هر چیزی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ نَ)
بحناء. (آنندراج) (منتهی الارب). آوند بزرگ که از برگ خرما و جز آن سازند.
لغت نامه دهخدا
(بَ)
شیخ هاشم بن سلیمان، او راست: مدینهالمفاخر فی فضائل الامام علی بن ابی طالب و کراماته. (از معجم المطبوعات)
یوسف بن احمد از فقهای امامیه بود. او راست: کشکول البحرانی. لؤلوءه البحرین. (از معجم المطبوعات)
عباس بحرانی بن یزید. محدث بود. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
منسوب به بحر که قعر رحم باشد. خون زهدان. خون سرخ خالص. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
باش درین خانه زندانیان
روزن و در بسته چو بحرانیان.
نظامی.
- دم بحرانی، خونی سخت سرخ و غلیظ و بسیار، منسوب به بحر و آن قعر رحم باشد و آن پیش از یاء نسبت برای مبالغه است. (یادداشت مؤلف) ، گرفتن. تخمین زدن. تقدیر کردن
منسوب به بحران. (ناظم الاطباء). منسوب به بحرین. (از المنجد). انتساب به بحر. (از انساب سمعانی) ، مرد کوتاه کلان شکم، شتر جوانه. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
شه تیرکه چوب کلان مکان باشد. (آنندراج) (دمزن). ترۀ (ظ: طرۀ) جلو عمارات. (ناظم الاطباء). رجوع به شعوری ج 1 ورق 191 شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
آشفتگی وانقلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارانه
تصویر بارانه
شاه تیر چوب بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرانه
تصویر بیرانه
ویرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرانه
تصویر بیرانه
((نِ))
خرابه، ویرانه، عمارت مخروبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
((بَ))
تغییر حالت و آشفتگی مریض، وضع غیرعادی در امری از امور مملکتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
شديد الأهمّيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
Critical, Crucially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
critique, de manière cruciale
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
重大な , 重要に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
سنگین , اہمیت سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
গুরুতর , গুরুত্বপূর্ণভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
muhimu, kwa umuhimu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
kritik, kritik bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
중대한 , 중요한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
kritis, dengan penting
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
קריטי , בצורה קריטית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
गंभीर , महत्वपूर्ण तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
วิกฤต , อย่างสำคัญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
kritiek, cruciaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
critico, crucialmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
crítico, crucialmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
危急的 , 关键地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
krytyczny, kluczowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
критичний , критично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
kritisch, entscheidend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
критический , критически
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بحرانی
تصویر بحرانی
crítico, crucialmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی