جدول جو
جدول جو

معنی بهرانه

بهرانه(دخترانه)
مرکب از بهر (سود، فایده) + انه (پسوند نسبت)
تصویری از بهرانه
تصویر بهرانه
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با بهرانه

بهدانه

بهدانه
دانه میوه به (آبی) که در طب قدیم مستعمل بوده تخم بهی
بهدانه
فرهنگ لغت هوشیار

بهرامه

بهرامه
اَبریشَم، تاری بسیار نازک و محکم که از باز کردن پیلۀ کرم ابریشم تهیه می شود و در صنایع نساجی و تهیۀ تار بعضی از سازهای موسیقی به کار می رود، بَریشَم، دِمسَق، سیلک، پَناغ، دِمسِه، قَزّ، کَناغ، حَریر، کَج
جامۀ سبز
بیدمِشک، درختی شبیه درخت بید با پوست صاف و برجستگی های تیز در زیر آن، از شکوفه های معطر آن که همین بیدمشک نام دارد عرقی بنام شربت عرق بیدمشک تهیه میشود که ملیّن و مقوی قلب و معده است، بَهرامَج، گُربِه بید، گُربَکو، بیدموش، مُشک بید، پَلِه
بهرامه
فرهنگ فارسی عمید