- بجوجیا (بَ جِ)
به لغت زند و پازند مادۀ هر حیوانی را گویند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (هفت قلزم) (آنندراج). ماده از هر حیوانی. (ناظم الاطباء) ، گوشت پهلوی لب. (از فرهنگ شعوری). در تداول عامه خراسان بغ و بک نیز بمعنی گوشتهای روی گونه و اطراف دهان بکار رود وگویند: وربکم مزنی، یا: وربغم مزنی (بربکم می زنی) ؟ ، موی پیش سر. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری) ، پالایش آب و شراب. زهاب. (از فرهنگ شعوری)
