جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بھوتیا

بگونیا

بگونیا
گلی به رنگ های سرخ، قهوه ای، سفید و ارغوانی با بوتۀ کوتاه و ساقه های باریک توخالی که بومی مناطق گرمسیر است
بگونیای برگی: در علم زیست شناسی نوعی بگونیای زینتی بدون گل
بگونیا
فرهنگ فارسی عمید

بگونیا

بگونیا
گیاهی است زینتی دارای گل های زیبای سرخ یا سفید یا صورتی این گیاه اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود 400 گونه از آن شناخته شده است
فرهنگ فارسی معین

باستیا

باستیا
بندری از بنادر جزیره کرس در دریای مدیترانه، برابر جزیره الب که دارای 22550 تن سکنه است، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1196 شود
لغت نامه دهخدا

بروبیا

بروبیا
رفت و آمد. دم و دستگاه. تجمل و تعین. (فرهنگ لغات عامیانه).
- بروبیا داشتن، دستگاه و جلال و تعین داشتن. بروبرو داشتن. بسبب تعین و تمول در خانه باز، و آمد و شد بسیار داشتن
لغت نامه دهخدا

بجوجیا

بجوجیا
به لغت زند و پازند مادۀ هر حیوانی را گویند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (هفت قلزم) (آنندراج). ماده از هر حیوانی. (ناظم الاطباء) ، گوشت پهلوی لب. (از فرهنگ شعوری). در تداول عامه خراسان بُغ و بُک نیز بمعنی گوشتهای روی گونه و اطراف دهان بکار رود وگویند: وربکم مزنی، یا: وربغم مزنی (بربکم می زنی) ؟ ، موی پیش سر. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ جهانگیری) ، پالایش آب و شراب. زهاب. (از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا

بگونیا

بگونیا
گیاهی از تیره بگونیاها با گلهای سرخ و سفید یا صورتی اصلش از آمریکای مرکزی است و در حدود چهارصد گونه از آن شناخته شده است. (از فرهنگ فارسی معین). انواع آن: پیازی. عادی. دائمی. برگی. رکس. معین التجاری. کرکی. شکوفه ای، به مصیبت دچار شدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا