جدول جو
جدول جو

معنی بجمقدار - جستجوی لغت در جدول جو

بجمقدار
(بَ مَ)
مرکّب از: ترکی بشمق یا بشماق بمعنی کفش + دار فارسی مخفف دارنده، بشمقدار. باشماقدار. صاحب منصبی که مأمور حفظ و حمل کفش مخصوص سلطان باشد. (از فرهنگ دزی ج 1 ص 51)، کفشدار. موزه دار. سندل دار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ مَ)
افسری که کفشهای سلطان را حمل میکند. (دزی ج 1 ص 91). کفشدار سلطان. رجوع به بشماق، باشماق، بشمق و بشماقچی شود
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ / دِ سَ)
مجمر دارنده. مجمره گردان. آنکه مجمر به دست گیرد عطرآگین کردن مجلس را:
صد و پنجاه مجمردار دلکش
فکنده بویهای خوش در آتش.
نظامی.
و رجوع به مجمره گردان شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
مرکّب از: بی + مقدار، بی وقار و سبکسر. (آنندراج)، بی قدر و بی رتبه. بدون شرف و اعتبار. بدون قدرت. بی مایه و فقیر. (ناظم الاطباء) :
نیاید آن نفع از ماه کآید از خورشید
اگرچه منفعت ماه نیز بی مقدار.
بوحنیفۀ اسکافی.
اگر خوارست و بی مقدار یمگان
مرا اینجا بسی عز است و مقدار.
ناصرخسرو.
و آن لبان کز وی برشگ آید عقیق آبدار
چون سفال بیهده بی آب و بی مقدار شد.
سوزنی.
و رجوع به مقدار شود
لغت نامه دهخدا
(اَجَل ل)
ظاهراً محرف بیرقدار باشد. رجوع به بیرق شود
لغت نامه دهخدا
(اَ لا)
دارندۀ بیرق. دارندۀ اختر و درفش. علمدار. حامل لواء. حامل بیرق
لغت نامه دهخدا
(نَنْ دَ / دِ)
بشماقچی. نگهبان کفش. کفشدار. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به بشماق. بشمق، بشماقچی شود
لغت نامه دهخدا
(مِ رَ دَ / دِ)
بزم ساز. مجلس دار. مجلس آرا:
از آن بزم داران که من داشتم
وزیشان سر خود برافراشتم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بشماقدار
تصویر بشماقدار
کفشدار نگهبان کفش کفشدار بشماقچی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرقدار
تصویر بیرقدار
کسی که بیرق در دست گیرد و پیشاپیش گروهی یا لشکری حرکت کند علمدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرقدار
تصویر بیرقدار
((بِ رَ))
علمدار، پرچمدار
فرهنگ فارسی معین
بی ارزش، پست، خوار، فرومایه
متضاد: ارزشمند
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بندقچی، بندقی، تفنگچی، تفنگدار، سلاحدار، مسلح
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
ضخمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
Cumbersome
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
encombrant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
engorroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
громоздкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
umständlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
громіздкий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
uciążliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
繁琐的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
incômodo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
پریشان کن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
অপ্রতিরোধ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
vigumu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
번거로운
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
面倒な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
מסורבל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
बोझिल
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
ingombrante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
ลำบาก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
omslachtig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حجم دار
تصویر حجم دار
memberatkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی