مرکّب از: بی + مقدار، بی وقار و سبکسر. (آنندراج)، بی قدر و بی رتبه. بدون شرف و اعتبار. بدون قدرت. بی مایه و فقیر. (ناظم الاطباء) : نیاید آن نفع از ماه کآید از خورشید اگرچه منفعت ماه نیز بی مقدار. بوحنیفۀ اسکافی. اگر خوارست و بی مقدار یمگان مرا اینجا بسی عز است و مقدار. ناصرخسرو. و آن لبان کز وی برشگ آید عقیق آبدار چون سفال بیهده بی آب و بی مقدار شد. سوزنی. و رجوع به مقدار شود