معنی بیرقدار - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بیرقدار
بیرقدار
- بیرقدار
- کسی که بیرق در دست گیرد و پیشاپیش گروهی یا لشکری حرکت کند علمدار
فرهنگ لغت هوشیار
بیرقدار
- بیرقدار
- دارندۀ بیرق. دارندۀ اختر و درفش. علمدار. حامل لواء. حامل بیرق
لغت نامه دهخدا
بیرق دار
- بیرق دار
- کسی که بیرق در دست می گیرد و پیشاپیش دسته ای از سربازان یا جمعی از مردم حرکت می کند
فرهنگ فارسی عمید
بیراقدار
- بیراقدار
- بیرقدار. علمدار. (ناظم الاطباء). و رجوع به بیرقدار شود
لغت نامه دهخدا
بیدقدار
- بیدقدار
- ظاهراً محرف بیرقدار باشد. رجوع به بیرق شود
لغت نامه دهخدا
بی قرار
- بی قرار
- بی هال (هال قرار) مرا دیوانه پندارند و بی هال - که دیوانه چو من باشد به هر حال (ویس و رامین) خسته دل
فرهنگ لغت هوشیار
