جدول جو
جدول جو

معنی بجت - جستجوی لغت در جدول جو

بجت(بَ جَ)
دهی از دهات بهشهر (اشرف) مازندران. (از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 168)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حجت
تصویر حجت
(پسرانه)
دلیل، برهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
(دخترانه)
شادمانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جبت
تصویر جبت
سحر
ساحر
شخص بی خیر و منفعت
بت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، آیبک، ایبک، طاغوت، بغ، صنم، فغ، شمسه، وثن، ژون، بد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیت
تصویر بیت
مفرد واژۀ ابیات، در علوم ادبی دو مصراع از شعر، جمع بیوت، جمع الجمع بیوتات، خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهت
تصویر بهت
دهشت زده شدن، خاموش و متحیر ماندن، حیرت، دهشت، شگفتی آمیخته به سکوت، در علم روانشناسی گیجی و کاهش هشیاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
شادمانی، سرور، خرمی، شادابی، خوبی، تازگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بحت
تصویر بحت
ساده، خالص، محض، صاف، بی درد، بی غش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنت
تصویر بنت
دختر، فرزند مادینه، دوشیزه، باکره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بخت
تصویر بخت
بهره، نصیب، طالع، اقبال، شانس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بست
تصویر بست
بن ماضی بستن، پسوند متصل به واژه به معنای بسته مثلاً داربست، چوب بست،
جایی که کسی از ترس به آنجا پناه ببرد که نتوانند او را دستگیر کنند مانند اماکن مقدس و خانه های بزرگان، برای مثال گریزگاه دل خسته زلف چون شست است / ستم رسیده علاجش نشستن بست است (میرنجات - لغتنامه - بست)بند، بش، سد، خاک یا گلی که جلو آب سیل یا رود را سد کند،
عقده، گره، بستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بجم
تصویر بجم
ثمر درخت گز، میوۀ گز، گزمازک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بات
تصویر بات
برنده، قاطع، قطعی، لاغر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بجم
تصویر بجم
گروه انبوه، گز مازک میوه درخت گز گز مازگ ثمره الطرفاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجت
تصویر حجت
نمودار، دلیل، بینه، برهان، ثبت، آوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغت
تصویر بغت
ناگاه یکبارگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بست
تصویر بست
سد نمودن، بستن و بمعنای به اماکن مقدسه پناه آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بفت
تصویر بفت
بافت بافته: زربفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلت
تصویر بلت
بریدن، بریده شدن سوگند خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنت
تصویر بنت
دختر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیت
تصویر بیت
خانه، سرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بجل
تصویر بجل
بجول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجت
تصویر خجت
مستی، شهوت، هوای نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبت
تصویر جبت
هر چه غیر باریتعالی که آنرا پرستش نمایند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بات
تصویر بات
برنده، لاغر، گول (احمق)، بی برگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهت
تصویر بهت
حیران کردن، سرگشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
شادمانی، شادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بحت
تصویر بحت
بی غل وغش، بی درد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بجهت
تصویر بجهت
بسبب، بعلت، بواسطه
فرهنگ لغت هوشیار
کاری که در موقع مناسب انجام گیرد، شایسته لایق درخور سزاوار. یا بجای... دربارهء... در حق، بعوض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بجز
تصویر بجز
مگر، غیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بخت
تصویر بخت
طالع، اقبال، نصیب، بهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بست
تصویر بست
تحصن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بخت
تصویر بخت
اقبال، شانس، طالع، قسمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهت
تصویر بهت
گیجی
فرهنگ واژه فارسی سره